۸۹/۰۳/۳۱ مدارک مورد لزوم پروژه فراملی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر برای ارائه به هیئت دولت تهیه گردید

9 دیدگاه در “۸۹/۰۳/۳۱ مدارک مورد لزوم پروژه فراملی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر برای ارائه به هیئت دولت تهیه گردید”

1. سلام آقای طبیب زاده.
   خسته نباشید.
   چند ماه پیش رزومه خود را برایتان ارسال کردم.شما هم با من تماس گرفتید ولی به دلیل جلسه ای که داشتید قرار شد بعدا با هم گفت و گو کنیم.من چند بار با شما تماس گرفتم ولی موفق نشدم.
   من واقعا علاقه مند به همکاری در این پروژه هستم.و آمادگی خود را برای همکاری در تمامی مراحل این پروژه اعلام می دارم.
   با تشکر
   فرانک طوسی
   faranak.toosi@yahoo.com
   ۰۹۱۹۴۴۳۴۸۳۰
   …………………………………………………………
   نور چشمی عزیز سرکار خانم مهندس فرانک طوسی
   سلام
   ان شا الله سلامت و موفق باشید و عید ارزشمند و میلاد با سعادت حضرت علی علیه السلام نیز بر شما مبارک باشد
   یقینا با ملاحظه اخبار سایت تائید خواهید فرمود که برای ادامه موفقیت های کاری و تخصیص زمین و تصویب پروژه در کارگروه تخصصی گردشگری استان همدان و همچنین تهیه فرم های ۱ و ۲ و برآورد میزان اعتباراتی که ان شا الله در سفر سوم هیئت محترم دولت اخذ خواهد شد ، دائما در سفر و تدارک امور هستم ، بدیهی است در فرصت مناسب با شما تماس خواهم گرفت
   موفق باشید
   طبیب زاده

2. ای خدا ترا به حضرت علی قسمت میدهم که طراح پروژه و استاندار و مدیران کل استان همدان را موفق بدار

3. اگه این پروژه اجراء بشه ، چه شود !!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

4. خدا را شکر که این پروژه عظیم در استان همدان انجام میشه

5. در انتظار میشود ها و میتوانیم های آقای رئیس جمهور هستیم .
   الحمدالله که استاندارمان هم خوب است

6. آقای بیات از آن رئیس های با عرضه و شجاع میراث فرهنگی کشور است و سخت دنبال اینکار را خواهد گرفت .
   مهندس قاسمی هم همتش خیلی خوبه و اهل کار و عمله

7. استاندارمان ….. داره و هرکی جلوی این پروژه رو در استان بگیره و یا مانع بشه ….. درمیاره

8. «بسم الله الرحمن الرحیم»

   استاد طبیب زاده عزیز:

   خیلی از مواقع که برای رسیدن به هدفی، برنامه ریزی می کنم و برای رسیدن به آن همه تلاشم را بکار می گیرم، ممکن است به نتیجه ای که دلخواهم باشد نرسم و یا نتیجه ای کمتر از آنچه تصور می کردم بدست آید. البته شکست در هر برنامه ای نگران کننده است منتهی وقتی به تلاش و سعی شما دقت می کنم، روحیه تازه ای در من ایجاد می شود که داشتن برنامه ای جدید، مناسب تر و باحوصله تر را در من خود نوید می دهد. سعادتی برای این کمترین در طول سال های گذشته بود که با شما آشنا شدم. انرژی، سعی و ممارست در انجام یک کار، برخورد قاطع- زمانی که در انجام یک کار با مشکل مواجه می شویم-، ساختن برنامه ای جدید در ورای نگه داشتن هسته اصلی کار، شکیبایی و صبر – هنگامی که با کسانی برخورد می کینم که یا قصد کاری ندارند و یا ذاتا برای انجام کار ساخته نشدند- و …. همه از خوبی هایی است که از وجود شما به هر صاحب اندیشه ای منتقل می شود.
   سال هایی نه چندان دور، کنار شخصیتف محترمی در اصفهان، شاگردی کچبری می کردم. کاری که بسیار دوست داشتم و از انجام آن لذت زیادی می بردم. حالت دادن به کچی که مثل خاک
   می ماند و هزاران نقش و نگار سنتی را در خود می پذیرفت، برای من نه¬تنها کار دوست داشتنی، بلکه یک تفریح بود. استاد گچبری، جوان لایق و شایسته ای بود که به خاطر اشتباهی در گذشته به مواد مخدر معتاد شده بود. روح خالص و افکار تازه او برای من که جوانکی ساده و روستایی بودم به مانند تلنگوری بر افکار و اندیشه هایم بود. از این همکار گذشته و دوست قدیمی، حرف و مثال زیاد دارم ولی شاید گفتن خاطره ای از ایشان خالی از لطف نباشد. یکی از همان روزها که مشغول پوشیدن لباسم بودم تا به کلاس درس بروم، صدایم زد و گفت: همه زندگی تو مثل این سیب است که تا از بالا به پایین برسد هزار تا چرخ می خورد. حرف او در تمام آن چند روز به ذهنم دور
   می زد تا اینکه پس از چند ماه که تجربه تلخی چشیده بودم، سرخورده پیشش رفتم و گفتم:
   اوس سا، شما راست می گفتید. من مثل یک سیب چرخیدم و چرخیدم. الان رسیدم پایین و می دونم خیلی سخت بود. حرف هایم نیمه تمام بود که او با لبخندی به لب گفت عزیز من، تو هنوز پرتاب هم نشدی که اینکه بخوای نیم چرخ هم بزنی اونوقت می گی که …
   لهجه شیرین اصفهانی اش نکته های ریز زندگی را همراهم می کرد تا خود را بهتر از همیشه بشناسم. از این عزیزف بزرگوار، خاطره زیاد دارم؛ از اجبار او به رفتن در خیابان های مرکزی شهر با لباس کارگری، تا رفتن به خانقاه شان و حتی نصیحت و سفارش، برای نوشتن حرف زیاد دارم منتهی می دانم اگر هرروز هزار نکته از اصول و فن زندگی هم یاد گرفته باشم باز هم جا برای بسیار یاد گرفتن زیاد است؛ همانگونه که امروز از شما می آموزیم.
   این روزها که به نتیجه دادن طرح ویترین عالم نزدیک می شویم، خوشحالی ام از گذشته بیشتر می شود و این خوشحالی نه بخاطر خودم، بلکه به فواید بی اندازه ای است که همه اقشار جامعه را درگیر خود می کند. اندیشه دیروز شما، تلاش و همت امروز همه ی دلسوزان نظام، آینده ای درخور را به همراه دارد تا که ایران و ایرانی مستحق آنچه که بودند، دست یابند. حقیقت امر اینکه روزها است سوالی در ذهن این کمترین جا دارد که جایگاه من ایرانی و مای هموطن در دنیا کجاست؟ به سر ایران پرشکوه و باعظمت چه بلایی آمده که آنهایی که تا دیروز بربر و وحشی بودند، بربریت و توسعه نیافتگی را برای حقارت ایران چماق کردند؟ تمدن و ساختار ایران باستانی که با تمدن پرشکوه اسلامیت – نه عربیت- درآمیخت، جای برای همه چیز شدن بود ولی چگونه قافله ما ازغرب صنعتی عقب ماند و امروز برای بسیاری از خواسته هایمان علامت ؟ می بینیم. معصوم علیه سلام همیشه از فرصت صحبت می کنند و گذر آن را به مانند گذر ابر می دانند که به سرعت می گذرند و به زحمت فرصت جبران وجود دارد. شایستگی و بایستگی ایران و ایرانی بر کسی پوشیده نیست و خوب می دانیم که به بن بست رسیدن مصادیق هر روز ما در عرصه داخلی و خارجی، محصول افراط و تفریط و بی برنامه گی دیروز ماست.
   استاد عزیز:
   پروژه بین المللی«مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر» به تایید همه کارشناسان، طرحی
   فوق العاده مطلوب و تاثیر گذار است که فضا را برای یک جهش بلند آماده می سازد. بستر ها و زیرساخت های این طرح در کشور ما وجود دارد و می توان با بکارگیری همه ابزارهای سالم و تنومند مدیریتی و اجرایی به هدف نهایی آن که توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، دست یابیم.
   از جمله موضوعاتی که قبلا هم در مورد آن صحبت داشته ایم، مبحث ورزش و جایگاه آن به عنوان میزبان مسابقات ورزشی در طرح ویترین عالم است. مستحضر هستید که دهکده المپیک واقع در ابتدای اتوبان تهران-کرج، مربوط به زمان حکومت پهلوی است که در آن زمان از سوی کمیته جهانی المپیک، وعده میزبانی المپیک به ایران داده شد. بسیاری از امکانات موجود در این مجموعه ورزشی در حال حاضر هم میزبان اکثر مسابقات ورزشی است. کشور ثروتمند ما به لحاظ نیروهای انسانی و ابزار اقتصادی، یکی از کشورهای به نسبه ضعیف در عرصه بین المللی در زمینه ورزش است. در ورزشهای تیمی جایگاه مشخصی در دنیا نداریم و تنها به فیض داشتن جوانانی مستعد و زیرک، در حوزه ورزشهای انفرادی(وزنه¬برداری، تکواندو، کشتی …) حرفهایی برای گفتن در رشته هایی محدود وجود دارد. شما را ارجاع می دهم به برگزاری مسابقات المپیک در سال ۲۰۰۸ در چین و یا حتی مسابقات جهانی فوتبال در ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی که در حال حاضر ادامه دارد. کشورهای مختلف دنیا با برگزاری چنین جشنواره های ورزشی، نه تنها سود اقتصادی کلانی می کنند بلکه همه کشورهای دنیا را معطوف به فعالیتهای اجتماعی و حتی فرهنگی خود می کنند.
   اگرچه کمی دوراندیشانه به نظر می رسد که روزی ما هم میزبان مسابقات مطرح جهانی باشیم ولی اگر در قالب طرح بین اللملی ویترین عالم، مکانهایی به عنواندهکده المپیک درنظر گرفته شود که به واسطه آن مسابقات منطقه ای، کشورهای اسلامی، غرب آسیا، آسیایی و جهانی برگزار گردد، هم به رونق اقتصادی آن کمک شایانی می کند و هم سبب تبلیغات وسیع و جامع این طرح در تمام دنیا خواهد شد. به نظر می رسد جایگاه چنین زمینه هایی در این طرح، می تواند به قالب نهایی این طرح کمک زیادی کند.
   مطمئن هستم جنابعالی با درایت و اندیشه خود همه ابزارها و زمینه های رشد و تعالی طرح را بکار خواهید گرفت و این طرح به مانند همه ی کارهای گذشته شما، باقیات صالحات بوده و سبب موفقیت چشمگیر ایران در عرصه بین المللی خواهد شد. از خداوند بزرگ برای شما طول عمر و سلامتی خواستارم و امیدوارم سالها از برکت اجرا شدن این طرح بزرگ بهرمند گردید.

   موفق باشید. حسین حسینی تبارکریمی
   ۹ خرداد ۱۳۸۹
   ……………………………………………………………………
   نورچشم گرامی جناب حسین حسینی تبار کریمی

   سلام
   از باب توجه کاربران ارجمند و از جهت معرفی شما به فرهیختگانی که در پی شناخت نیکان کشور هستند و تجربه و دانشجوئی و دانش پژوهی را منشور استمرار زندگی خویش قرار میدهند ، نوشته شما را در اینجا آوردم ، تا با افکار و منش بالایتان آشنا شوند .
   توفیق شما و همسر گرامیتان را نیز از خداوند مسئلت می کنم
   طبیب زاده

9. با عرض سلام و وقت بخیر خدمت دکتر طبیب زاده عزیز
   چند وقتی بود که به سایتتون سر نزده بودم و تصورم بر این بود که بی شک به فکر برنامه ریزی های همه جانبه برای اجرای این پروژه بزرگ و محیا کردن عملیات و کارهای اداری آن در نیشابور این کهن شهر تاریخ باشید.
   اما امروز که این سایت را دیدم و پست های جدید شما در مورد اجرای آن را در شهر همدان دیدم کاملا تعجب کردم !
   با دقت بیشتر در پست های جدید نامه ای از اداره کل گردشگری خراسان دیدم که گویا اصرار بر اجرای پایتخت تمدن در مرکز استان بود. همانطور که می دانید ما مرکز استان نیستیم و برای این چنین کارهایی نیازمند رضایت مشهد هستیم و نکته قابل توجه این است که علی رقم این که مشهد چندین برابر ما امکانات دارد ولی حسادتی بی مورد همیشه نسبت به نیشابوریان وجود دارد !
   مشکل بزرگ وابستگی ما به مشهد می باشد که هم اکنون اقدامات خوبی برای جدا شدن از این استان صورت گرفته که ان شاالله در آینده ای نزدیک ثمربخش واقع می شود.من فکرمی کنم با توجه به این نامه که توسط آقای لشگری به جنابعالی ارسال شده و همچنین ارسال نظراتی عجیب توسط اشخاصی مشکوک و احتمالا غرض ورز (از شهرهای دیگری که قرار بوده این پروژه در آنها اجرایی شود) در این پست که القای روحیه منفی کرده تمایل شما به اجرای این پروژه در استان و نیشابور کم شده اما من چندین دلیل دارم که اگر با دل و جان به انها توجه کنید با اطمینان حق را به بنده می دهید که جز این ابرشهر تاریخ که اسم پاک آن در کتاب های آسمانی (زرتشت – اوستا : رئونت ) که همیشه با فخر از آن یاد می شود آمده لیاقت و شان این پروژه را دارد:
   ۱-قطعه زمینی که مابین آرامگاه های دو بزرگ دانشمند و شاعر ایران است یکی از بهترین نقاط استراتژیکی-گردشگری می باشد که اندازه زمین هم احتمالا متناسب با ابعاد مورد نظر شما می باشد.
   ۲-وجود بزرگترین مرکز نجوم خاورمیانه که در آستانه بهره برداری است نیز تحول شگفتی در آن منطقه به حساب آمده که ان شاالله همراه با باغ موزه مفاخر ایران زوجی مفتخر برای ایران بزرگ به حساب بیاید.
   ۳- آب کافی و هوای پاک و مطبوع همان طور که میدانید اصباح نیشابور شهره آفاق می باشد.در ضمن از گرد و غباری که جدیدا بیشتر مناطق کشور را در بر گرفته در نیشابور خبری نیست.
   ۴-وجود جمعیت بالای تحصیل کرده در شهرستان و نیروی کار بالا
   ۵-متاسفانه امروزه کلان شهر های ایران با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و به نظر من اجرای این پروژه در شهر نیشابور که از لحاظ جمعیتی متوسط می باشد بسیار عاقلانه به نظر می رسد.اگر این طرح در کلان شهرها اجرایی شود مشکلات جبران ناپذیری از جمله مهاجرت از روستاها و شهرهای اطرافش به آن دارد که این مخالف با سیاست های دولت است.
   ۶-از همه مهمتر تاریخ عظیم شهرمان که همه ما مطمئنا از نسل آن نیشابوریان هستیم ( چون در زمانی که قسطنتنیه پایتخت روم بود نیشابور هشتمین شهر بزرگ جهان و اکثر مردم ایران در این شهر می زیسته اند ) پس به آبا و اجدادمان احترام بگذاریم و شهرمان را آباد کنیم. امید وارم روز ۱۰ تیرماه که سالروز ورود امام رضا (ع) ولی نعمت همه ما ایرانیان به نیشابور، روز ملی نیشابور و روز ملی خراسان است با کمک شما روزملی تمدن ایران هم به آن افزوده شود.
   بی شک با پیگیری های دائم و سخت کوشانه شما این زمین تاریخی را تحویل خواهید گرفت.
   خلاصه ببخشید که وقت شریفتون رو گرفتم.
   امیدوارم و مطمئنم که شما هم با توکل بر خدا در این کار موفق می شوید.
   عنایت پروردگار ، امدادهای غیبی امام زمان ، کمک های نائب ایشان مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری محترم و دعای خیر مردم ایران پشیبانتان باد.
   با تشکر
   ………………………………………………………..
   هموطن ارجمند جناب جلالی سلام
   از لطف شما سپاسگذاری میکنم و یادآور میشوم که با من همعقیده خواهید بود که همه جای ایران دارای امتیازات بالقوه تاریخی ، باستانی و دینی ارزشمند است ولی آنچه عامل تمایز و برتری میشود اثبات امکانات بالفعل و تجلی استعداد ها و شایستگی ها برای احراز موفقیت و شتاب بر تائید برتری های مورد ادعا است .
   من شاهد علاقمندی استان خراسان و شهر علم پرور نیشابور بودم و در جلسات متعدد آنان نیز با علاقمندی شرکت کردم ولی متاسفانه فاصله بین حرف و عمل بسیار زیاد بود و انتظار میرفت بعد از گذشت چندین ماه اقدامی عملیاتی و اجرائی مشهود شود نه آنکه بنشینیم و حرف بزنیم و بپا خیزیم و نتیجه ای جز عدم اقدام هیچ نبینیم .
   من یقین دارم فرهیختگان نیشابور با مسئولیت بزرگی که بر عهده دارند مفنی گرایان را به خوش اندیشی و مثبت گرایان را به انجام و اقدامات عملیاتی مشوق شوند تا بتوان شاهد تغییر بهینه نیشابور ارزشمند با قدمت تاریخی و مذهبی قابل تکریم گردید .
   من از مطالب نامطلوب که در بحث رقابت ها مطرح میشود پیروی نکردم و نخواهم کرد ، بلکه تمام هم و غم معطوف به عملیاتی اقدامی و اثبات خواستن ها میشود .
   از حسن توجه و دلسوزی شما تقدیر میکنم و تقاضا دارم علت را از آنان که در گردهمائی ارزشمند شورای اسلامی شهر نیشابور حضور داشتند و اشتیاق های ریاست شورا ، شهردار محترم ، برخی از اعضای شورای شهر و برخی از شهروندان شایق به ارتقای نیشابور را جویا شوید ، زیرا هیج توجیهی نمی تواند و نخواهد توانست دلیل موجهی برای عدم موفقیت و نا اقدامی و ناکامی باشد ، ان شا الله علت واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت ، تا در امور مشابه تکراری ناموفق و ناکارآمد حاصل نشود .
   اصولا راه چاره و شناخت راه برتر با خود شماو دیگر علاقمندان به پیشنه ها و هویت های غنی تاریخی و باستانی شهر ها میباشد .
   تنها تفاوت بین همدان و دیگر شهر هائی همچون نیشابور ، نه به امکانات بلقوه ، بلکه فقط در برتری و تفاوت های فردی و اجتماعی مسئولین و شهروندان بوده است که ان شا الله آن نیز تداوم داشته باشد .
   ارادتمند و دوستدار نیشابور ، دوستدار مشهد مقدس ، دوستدار همدان ، دوستدار قزوین ، دوستدار همه شهر هاو شهرندان ایرانی و دوستدار تمام بلند همتان واقعی ایران افسانه ای و خدمتگذاران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
   محسن طبیب زاده