۸۸/۱۲/۰۸ موافقت نامه تاسیس شرکت تعاونی سهامی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر صادر شد.



موافقت نامه تاسیس شرکت تعاونی سهامی عام مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر صادر و ابلاغ شد .

 برای ملاحظه و مطالعه بقیه مطالب بالا روی عبارت ( ارسال یادداشت ) کلیک کنید

 








  در تعقیب اجرای دستورالعمل تشکیل شرکت های تعاونی سهامی عام و بدنبال نتایج حاصل از گردهمائی پیشگامان و داوطلبان عضویت در هیئت موسس شرکت تعاونی سهامی عام مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر که در تاریخ  21  آذر ماه سال جاری در هتل زیبای ارم تهران تشکیل شده بود ، فرم های شماره ۱  و  2  و ۳  تکمیل و توسط محسن طبیب زاده تقدیم اداره کل تعاونی های نوع جدید وزارت تعاون شد که متعاقب آن با ارائه طرح مجوز و موافقت نامه تاسیس شرکت تعاونی سهامی عام صادر گردید


در مجوز و موافقت نامه صادره شماره ۷۴۲۱۷  که در تاریخ  1388/12/8  صادر و ابلاغ شده است  آمده است :

۱٫       موضوع  فعّالیت : اجرای کامل پروژه های « ایران افسانه ای مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر » .

۲٫       تعداد موسسین حقیقی : ۴۵ نفر .

۳٫       تعداد موسسین حقوقی : ۲  شرکت .

۴٫       اشتغال زائی طرح : ۲۲۲۶۰۰  نفر .

۵٫       سرمایه شرکت : ۹۹۹۰  میلیون ریال .

۶٫       تعداد سهام :  999000 سهم .

۷٫       ارزش اسمی هر سهم  10000  ریال .

۸٫       حداقل تعداد سهام پذیره نویسی برای هر شخص ۴۹۹۵  سهم .

۹٫       حداکثر تعداد سهام پذیره نویسی برای اشخاص حقیقی  4995  سهم .

۱۰٫   حداکثر تعداد سهام پذیره نویسی برای اشخاص  49950  سهم .

این موافقت نامه با همیاری آقایان عطانصب رئیس اداره و پور ناصرانی کارشناس و با امضای مهندس حمید قاسمی امیر مدیر کل تعاونی های نوع جدید ، ذیل مجموعه حوزه  مهندس منوچهر یزدانی معاونت نظارت و توسعه تعاونی های وزارت تعاون صادر و ابلاغ شده است که تصویر آن در ذیل ملاحظه می فرمائید .


رونوشت این موافقت نامه بمنظور اقدامات بعدی برای سازمان امور اراضی وزارت جهاد کشاورزی ، معاونت سرمایه گذاری سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ، شعبه مرکزی بانک توسعه تعاون جهت افتتاح حساب ، اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیر تجاری استان تهران ، صادر شده است ، تا متعاقب آن اقدامات لازم و مرتبط از جمله تخصیص زمین ، اخذ مصوبه منطقه نمونه بین المللی گردشگری و فرآیند اقدامات دیگر ، افتتاح حساب و … صورت پذیرد


 

8 دیدگاه در “۸۸/۱۲/۰۸ موافقت نامه تاسیس شرکت تعاونی سهامی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر صادر شد.

  1. با سلام و عرض تبریک – نه صرفا به مناسبت فرارسیدن سال نو بلکه به جهت روحیه قوی و جدیت و پشتکار توام با عزم راسخ جنابعالی . برای اولین بار اواخر سال گذشته افتخار آشنایی با شما در نخستین جلسه گرد هم آیی انتخاب اعضای هیئت موسس نصیبم شد . سوای ارتباطاطی که موجبات این آشنایی را فراهم نمود – مشیت خداوند را در راهنمایی به آن جلسه و علی الخصوص استماع سخنرانی جنایعالی موثر و دخیل میدانم . که هدایتی بود آشکار . جناب طبیب زاده با تمام علاقه مندی به کار آفرینی – عطش سیری ناپذیر در جهت نوآوری – کنجکاوی قریب به فضولی در کارهای فنی و تخصصی – ترکیب شیوه ها و ابداع روش های جدید اجرای آثار هنری با تکنیک های سنتی و مواد و متریال جدید ( پایدار و ماندگار ) آن هم در جامعه مصرف گرای مدرک پذیر عافیت طلب باری به هر جهت و… از سویی و از سوی دیگر راهنمایی و نصیحت انبو ه علاقه مندان به آویزان شدن به پستانک دولت و نهایتا توصیه به سربه زیری و آهسته برو وبیا تا دوران باز نشستگی ات برسد و درد سرتان ندهم نهیب سردادن دوستان که چقدر\” رویایی \” فکر می کنی – عاصیم کرده بود . در آن شب من صرفا با شما و افکار تان آشنا نشدم . بلکه خودم را باز یافتم . وقتی بیان کردید که حتی\” سرطان \” را جواب کردید – بروکراسی اداری جای خودش را دارد .به خودم بالیدم که با یک روح مسیحایی همدم شده ام . شما افسردگی پنهان مرا زدودید . حیاتی دوباره به افکار رو به تباهی من بخشیدید .به یقین رسیدم که عمری را در مسیر خطا و اشتباه سپری نکرده ام . همه آمال و آرزوها ی نوع بشر\” مال اندوزی \” از راه های عافیت طلبانه – دلالی – واسطه گری – و… نیست . کم نیستند مردان و زنانی که ایده های بزرگ وهمت های والا دارند . فضای مناسبی باید فراهم شود تا یکدیگر را بیابند . وسخن آخر اینکه شما روح مرا غسل دادید ودر وجود من تولدی دوباره پدید آوردید . اجرتان با خدا . مطلبی را تحت عنوان \” فقط سازندگان می مانند\” را صرفا جهت سپاسگذاری از این همه محبت بی دریغ و انرژی مثبتی که در کالبد و روح \” من \” دمیدید – به پیوست ارسال می دارم .آرزو مندم در پناه حق سراسر عمر گرانقدر تان راتوام با صحت و سلامتی و موفقیت سپری نمائید و خداوند متعال شمارا در به ثمر نشاندن هدف بزرگتان یاری فرماید. \” سعید نجابتی
    snejabati@yahoo.com
    ………………………………………………………..
    آقای مهندس نجابتی سلام ، روزتان نو و نو روزتان پیروز باد
    شما که همه حرفای دلم را زدید و چیزی برای گفتنم نگذاشتید .
    البته در مورد مطالبی که از باب تجلیل و تکریم بمن نسبت دادید ، سکوت پیشه می کنم ، زیرا بر خلاف مثل معرف که می گویند سکوت علامت رضاست ، اینبار سکوت من از باب خجلت و شرمندگی از این همه بزرگواری شما ست ، انسان وقتی بیاندیشد که کیست و چه باید بکند تازه در می یاید که در راستای مهربانی او ، موجودی فراتر از مخلوق خداست ، من خود را از پروردگارم غنی دار میدانم و از باب تعبد سر سجده بدرگان احدیتش فرود می آورم چون که چیزی که من دارم و آنرا خدا بمن داده است همان خود (خدا ) است ، خداوند خدائی ندارد ولی من خدا ئی دارم مهربان و بخشنده و بهمین جهت و با تکال به او میتوانم شکر گذار نعمات فراوانش باشم و در تائید این شکر گزاری و برخورداری از نعماتش خدمتگزار مخلوق و خادم مردم خوب میهنم باشم .
    جناب مهندس سعید نجابتی ، نوشته های شما تحت عنوان فقط سازندگان میتوانند ،بسیار زیبا و ارزنده بود ولذا اجازه میخواهد تا بمرور فراز هائی از آن و آنها را در سایت بسمع و نظر مبارک کاربران برسانم ، تا همچون من از آن بهرهمند شوند .
    در مورد برداشت خیز بلند و پر جهش تحقق پروژه فراملی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر ، منتظرم که همسو و هم جهت گام برداریم ، تا چیزی برای معاصرین و آیندگان بجای گذاریم
    این مطالب را نیز در یادداشت صفحات (هیئت موسس )و (مجوز صادر شد )و (صفحه گردهمائی نیشابور )برای استفاده کاربران فهیم سایت http://www.Tabibzadeh.com قرار دادم .
    ارادتمند طبیب زاده
    http://www.tabibzadeh.com/03.swf

  2. تنها سازندگان می مانند
    تاریخ آئینه است. افراد و ملت هائی که در یاد مانده اند معماران و سازندگان زمان خود بوده اند.
    ساختن و بنا نهادن،گاه فیزیکی و گاه عقلی و فکری است.
    اما همیشه آن هایی در خاطره ها می مانند که سازنده باشند.
    ما امروز به دیدن میراث سازندگان و معماران بزرگ می شتابیم.
    به دیدن اهرام: پارتنون، رم عصر امپراطوری ، تخت جمشید، نقش جهان، ساختمان های قوم مایا، ماچوپیکچو، کلیسا های گوتیگ، دیوار بزرگ چین، تاج محل وانکوروات می رویم.
    هزار سال بعد مردم به دیدن چه چیزی خواهند شتافت ؟
    چه کسی چیزی خواهد ساخت که هزار سال بعد بماند و ارزش دیدن داشته باشد ؟
    کدامیک از ساختارهای زیر بنایی امروز، میراثی تاریخی به شمار خواهد آمد که تماشای آن شگفتی آور باشد؟
    شاید چیزی به این معنا وجود نداشته باشد.
    اگر امروز چیزی نسازید – فردا هم چیزی که تماشایی باشد نخواهید داشت.
    مصرف کنندگان – بازیگران اصلی عصر ماهیچگاه در یادها و خاطره ها نمی مانند، اگر بخواهیم بدانیم که چرا چنین است – باید به تفاوت انسان و حیوان نگاه کنیم .
    مهندس سعید نجابتی
    snejabati@yahoo.com

  3. آن چه موجب تسلط ما بر سطح کره زمین شده است:
    همان ویژگی های قدرت – سرعت و توانایی کشتار نیست که شیر را سلطان جنگل کرده است .
    عشق و علاقه به مصرف هم نیست. هر حیوانی می خواهد سیر بخورد. در سر پناهی بیارامد و از درندگان در امان باشد.
    تفاوت انسان با حیوان – در خوی سازندگی اوست. یکی از هدف های ما – آسان کردن زندگی است. اما برخی از حیوانات هم این کار را می کنند. ” بیدستر” یا ” سگ آبی ” سد می سازد که زندگی را راحت تر کند.
    تفاوت انسان با جانوارانی مثل سگ آبی در این است که ابزار می سازد و با ابزارهای خود – چیزهای جدید می سازد. اگر فقط به فکر سیری شکم و پوشاندن تن خود بودیم که یخ نزنیم و از چنگ درندگان در امان باشیم – ساختن بسیاری از این چیزهای جدید لازم نبود. ابزارها را برای این می سازیم که کاشفانی ماجرا جو و سازندگانی توانا باشیم. با ابزارهای خویش است که می توانیم به اکتشافات جدید نائل شویم و به کارهای بزرگ و بی سابقه دست بزنیم. از کشتیرانی گرفته تا نشاندن سفینه بر کره ماه.
    ما مدیون ابزارهای خود هستیم و به یاری ابزارها به جاهایی رفته ایم که پای هیچ بشری قبلا” به آنجا نرسیده است. با ابزارهای خود از میکروسکوپ الکترونیکی گرفته تا تلسکوپ فضایی چیزهایی را دیده ایم که چشم هیچ بشری به آن ها نیفتاده است. با ابزارهای خود – از لیزر تا رایانه – کارهایی کرده ایم که هیچ بشری نکرده است . با ابزارهای خود از تلویزیون گرفته تا دوربین ویدئویی – لذت هایی برده ایم که هیچ انسانی نبرده است. تاریخدانان هزار سال بعد خواهند گفت که دوران فعلی ما دوران کمال بیوتکنولوژی بود و نخستین بار در تاریخ بشریت گیاهان و جانوران و انسان تا حدی به دست انسان ساخته شدند. کوشش ها ابتدا برای از بین بردن نقائص ژنتیکی خطرناک متمرکز گشت. بعد از جهت رفع ضعف های ژنتیکی گام برداشت. و سپس به راه خود ادامه داد تا انسان های بهتر – باهوش تر و زیباتر بسازد.
    مهندس سعید نجابتی snejabati@yahoo.com

  4. در آخرین سال های قرن بیستم ساختن انسانی با قامت بلند ممکن بود. در دنیای زیست شناسی – سرزمین های جدیدی کشف و تسخیر شد که ماهیت انسان را عوض کرد: مثل کریستف کلمب که دنیای جدید را بر روی اروپاییها گشود. این اکتشافات پایه های وجود انسان – تصور انسان از خود و آینده را تغییر داد واحساس و سیمای او عوض شد.
    تاریخ – ملت هایی را به یاد دارد که بانی امپراطوری ها بوده اند : مصریان، یونانیان، رومیان، مایاها،نیکاها، اسپانی ها، انگلیسی ها و نیز اشخاصی را که بنیاد امپراطوری ها را گذاشتند : اسکندر، سزار ، پتر کبیر، ناپلئون و ….
    اما تاریخ – آرامگاه مردانی که بانی افکار بزرگ بود نیز هست: ارسطو ، ارشمیدس، مارکوس لیرلیوس، آگوستین، شکسپیر، گوته، نیوتن، انیشتین و …
    مهندس سعید نجابتی snejabati@yahoo.com

  5. در قرن حاضر- ایجاد امپراطوی های جغرافیایی بی معنا شده است. زیرا هزینه ایجاد این امپراطوری ها از منافع آن ها بیشتر است . به همین دلیل است که در نیم قرن گذشته : فرانسوی ها، انگلیسی ها و روس ها از امپراطوری های خود دست کشیدند. امپراطوری های زمان ما را کسانی بنا می کنند که به اختراع فناوری های عظیم دست یابند.
    این ها آینده بشریت را از نو رقم می زنند. خطرکردن و در پی کاری که سرانجام آن روشن نیست رفتن – خالی از لطف نیست. بر بام بلند ترین کوه های کره زمین بایدپا بگذاریم، به رغم این ها می دانیم در آن بالا چیزی که به درد مصرف بخورد- پیدا نمی شود. فضا باید که کشف شود. به رغم اینکه به احتمال زیاد چیزی که به درد مصرف کننده بخورد – پیدا نخواهد شد.
    گونه های حیوانی دیگر- هیچ کاری نمی کنند – مگر این که نتیجه کار آنها دستیابی به غذا – جای گرم یا پناهگاه امنی باشد. انسان احساس می کند که مبداء و مقصدی دارد. آینده انسان در دست ستارگان نیست. در دست خود اوست. انسان می تواند سرمایه گذاری کند و با این کار – آینده خود را تغییر دهد. انسان می تواند جای پای خود را در تاریخ باقی بگذارد کمتر کسی برا ی نگه داشتن نام خود چنین کاری می کند. اما بسیاری از مردم می توانند در کارها و فعالیت هایی شرکت کنند که قرن ها بر سر زبان ها خواهد بود. سهم آنها در این سفر این است که گامی فراتر نهند، در طول تاریخ جوامع انسانی پویا و پر جنب و جوش – جوامع انسانی راکد و جوامعی که منقرض شده اند – دیده می شوند.
    جوامع پویای زنده، آنهایی هستند که آرمانی دارند. در راستای آرمان خود می سازند و بنا می کنند و تنش های ایجاد ثروت را به سر انگشت تدبیر خود متوازن نگه می دارند.
    ریشه کنی فقر و کاهش میزان بیکاری – آرمان نیستند. این ها معادل اقتصادی جاروی خیابان ها و گرد آوری زباله ها بعد از مراسمی با شکوهند. هر ملتی که آفرینش و خلاقیت را بپذیرد – در رواج و رونق بازار آن بکوشد و منابع مالی خود را در راه آن بسیج کند – پرچم کامیابی قرن بیست و یکم را به دست خواهد گرفت . آرمان کار آفرینانه و خلاقانه از آن چه که به یاری فناوری های جدید قابل ساختن است ثروت و بهره وری را افزایش می دهد. ابزارها و مهارت ها، عنصرهای سازندگی را افزایش می دهند. آیا می توان چیزی ساخت که بهترین سازمان اجتماعی و بالاترین سطح نبوغ شخصی را طلب کند؟ پیشرفته ترین دانشها همراه با بهترین کارآفرینان را در برگیرد؟
    عالی ترین سطوح تخصصی و مهارت و پاک ترین منابع طبیعی و زیست محیطی را بخواهد و پیچیده ترین ابزارها و بسیج همه نبوغ و منابع مالی را در برگیرد؟
    آیا می توانیم چیزی بسازیم و از خود باقی بگذاریم که اعجاب آیندگان را بر انگیزد؟
    معماران سازندگی جهان در بوته چنین آزمایشی قرار گرفته اند.
    مهندس سعید نجابتی snejabati@yahoo.com

  6. “بگذار از سایه گمنامی به در آئیم و سرکردگی چالشها برای رویارویی با دنیای قرن بیست و یکم را به عهده گیریم . ما باید بانگ توانمند دفاع از امر حفظ و کاربرد خردمندانه منابع موجود باشیم . بگذار از حرف زدن با خودمان در گذریم و با کسانی که پندار مارا تقویت کنند – ارتباط برقرار کنیم . صدای ما شنیده نخواهد شد مگر اینکه پا ازمیان جمعیت تماشاگر بیرون نهیم وبه روی صحنه بیائیم .” ویلیام – د- لوئیز – رئیس فیدیک

  7. با سلام و احترام
    زیباترین عید جهان را که با فصل بهار آغاز میشود به تمامی دوستان و
    عزیزانم تبریک میگم و از محبت همه دوستان ممنونم . به امید اینکه در این
    سال دیدارهای بیشتر و پر ثمر داشته باشیم و نوروز را همیشه زنده
    نگهداریم…
    لباس های نو بر تن کرده ایم و درکنار سفره هفت سین به انتظار نو شدن
    نشسته ایم.سفره زیباست و همه منتظر حلول سال نو. هیجانی زیبا، تمام
    وجوداعضای خانواده رادربرگرفته است.این سفره یک سفره خیالی و پوچ و بی
    معنی نیست، بلکه نشانه ای از آن است که در آغاز سال که روز و سال نو می
    شود ما نیز نفس خویش راتهذیب کنیم و بر آن تزکیه ارج نهیم تا خداوندی که
    هفت آسمان را آفریده و هفت دریا را زیر آن نشانده ، بدین وسیله هفت نماد
    را فرا روی ماقرار داده و به ما نشان می دهدکه به کدامین وجه زندگی خویش
    را سپری کنیم و با نشستن و برخاستن در کنار این سفره، اسطوره عشق و صفا و
    پاکی ای را که درآن وجود دارد، در جسم و روح خود منعکس کنیم.
    سنجد نماد سنجیده عمل کردن است.سنجد را بر این باور بر سفره می گذارند که
    هرکس با خویشتن عهد کند درآغازسال هرکاری را سنجیده انجام دهد.سنجد نشانه
    گرایش به عقل است؛ احترام به تفکر و ترویج و خردمندی.دومین سینی که
    برسفره می نهند سیب است که نماد سلامتی و عشق می باشد.سبزه پس از سنجد و
    سیب بر سر سفره گذاشته می شود که نشانه خرّمی و شادابی و خوش اخلاقی
    است.سبزی با خود شادابی ، نیکویی و سرزندگی را به همراه می آورد. رنگ سبز
    ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد.
    سمنو مظهر صبر و مقاومت و عضو عدالت و قدرت است.سیر به نشانه رعایت حدود
    و مرزهاست. به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون
    ننهیم .سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت بر جهان
    بنگرد. پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را بر سر
    سفره می نهیم تاانسانی عاقل ،سالم ،شاداب، قوی و قانع باشیم.سیرچشمی و
    چشم سیری از بزرگ ترین صفات انسان برتر است.
    سرکه نماد پذیرش ناملایمات و نماد رضا و تسلیم است.واقف بر این نکته
    هستیم که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان متعهد
    و با مسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد.خداوند،
    زمین و آسمان و انسان را آسوده و بی غم نیافرید و در هر مشقتی که می رسد
    ،حکمتی نهفته است و سرکه گویای تسلیم در برابر حکمت خداوند بزرگ و حکیم
    است.
    و سین هفتم، سماق
    آخرین سین سفره هفت سین سماق است.سماق نمادصبر و بردباری وتحمل دیگران
    است.صبر به انسان می آموزد که درگذر زندگی، خستگی راباید خسته کرد و
    کامیابی را باید یافت.
    پس بیایید با ایمان به چنین ارزش هایی سال نو را آغازکنیم و با گرایش به
    عقل و غلبه بر ترس و اضطراب، تصمیم بگیریم زندگی را ازنو بسازیم….

  8. الهی، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!

    الهی، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

    الهی، «یا مَن یَعفو عن الکثیر و یفعطی الکثیرَ بالقَلیل»، از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده!

    الهی، سالیانی می‌پنداشتم که ما حافظ دین توایم، «استغفرک اللهمّ». در این لیله الرغائب ۱۳۹۰ فهمیدم که دین تو حافظ ماست، «أحمدک اللهمّ»!

    الهی، چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است، و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.

    الهی، ما همه بیچاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، و ما همه هیچ کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای.

    الهی، از پای تا فرقم، در نور تو غرقم. «یا نورَ السموات و الأرض، أنعمتَ فَزفدْ»!

    الهی، شأن این کلمه کوچک که به این علوّ و عظمت است، پس «یا علیّف یا عظیم»، شأنف متکلّمف این همه کلمات شگفت لاتتناهی چون خواهد بود؟

    الهی، وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!

    الهی، چون تو حاضری چه جویم، و چون تو ناظری چه گویم.

    الهی، چگونه گویم نشناختمت که شناختمت، و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.

    الهی، چون عوامل طاحونه، چشم بسته و تن خسته‌ام؛ راه بسیار می‌روم و مسافتی نمی‌پیمایم. و ای من اگر دستم نگیری و رهایی‌ام ندهی!

    الهی، خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مدّ است؛ «یا باسط» بسطم ده، و «یا قابض» قبضم کن!

    الهی، دست با ادب دراز است و پای بی‌ادب؛ «یا باسطَ الیَدَیْنف بالرَحمه، خفذ بفیَدی»!

    الهی، بسیار کسانی دعوی بندگی کرده‌اند و دم از ترک دنیا زده‌اند، تا دنیا بدیشان روی آورد، جز وی همه را پشت پا زده‌اند. این بنده در معرض امتحان درنیامده شرمسار است، به حقّف خودت «ثَبّفت قلبی علی دینک!»

    الهی، ناتوانم و در راهم و گردنه‌های سخت در پیش است و رهزن‌های بسیار در کمین و بار گران بر دوش. «یا هادی، اهدنا الصراطَ المستقیم،صراطَ الّذین أنعمتَ علیهم غیرف المغضوبف علیهم ولاالضّالّین!»[۱]

دیدگاه‌تان را بنویسید: