گردشگری امروزه به دلیل درآمد و اشتغال زایی های مستقیم و غیرمستقیمی که در دنیا از خود نشان داده توانسته در زمرهA ورود هر گردشگر براساس برآوردهای سازمان گردشگریWTO حداقل ۶ شغل ایجاد می کند ، موضوع اشتغال یکی از مهمترین مسایل مورد توجه برنامه ریزان همه ممالک و از فاکتورهای مهم ارزیابی توسعه و یا عدم توسعه کشورها به حساب می آید……
بر اساس گزارش مورخ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۵ خانه ملت مندرج در سایت
http://mellat.majlis.ir/archive/1385/07/20/report.htm گردشگری امروزه به دلیل درآمد و اشتغال زایی های مستقیم و غیرمستقیمی که در دنیا از خود نشان داده توانسته در زمره صنایع پرسود خود را نشان دهد . صنعتی در کنار نفت و خودروسازی ، منتهی با این تفاوت که گردشگری را صنعت پاک یا بدون دود می نامند چرا که گردشگری توانسته درآمدی ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیارد دلاری را برای خویش رقم زند . آمارها و مستندات موجود در سازمان مدیریت و برنامه ریزی حاکی از اینست که در طول سالهای برنامه سوم توسعه (منظور سالهای ۷۹ تا ۸۳) عملکردها در خصوص جذب توریسم به کشور ضعیف بوده به نحویکه در سال ۱۳۷۹ ما تنها ۶۷۱ میلیون دلار، در سال ۱۳۸۰ حدود ۷۰۱ میلیون دلار ، در سال ۱۳۸۱ نیز ۵/۷۹۲ میلیون دلار ، در سال ۱۳۸۲ ، ۷۵۳ میلیون دلار و در سال ۱۳۸۳ نیز ۹۵۰ میلیون دلار درآمد از طریق گردشگری نصیب کشورمان شده است .
یعنی از ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیارد دلار در بدترین حالت ممکن سهم ما باید به دلیل داشتن ۵/۶۸ میلیون نفر تقریباً ۱ درصد این رقم را بخود اختصاص می دادیم ضمن آنکه ایران جزء ۱۰ کشور تاریخی دنیا از لحاظ دارا بودن آثار و انبیه تاریخی و جزء ۸ کشوری است که دارای جاذبه های اکوتوریسمی است . بنابراین بر اساس شرایط اقلیمی و تاریخی باید درآمدش در ردیف ۱۰ کشور نخست گردشگری باشد ، اما ما توانسته ایم در طول ۵ سال برنامه سوم توسعه تنها ۳ میلیارد و ۸۶۷ میلیون دلار نصیب کشورمان کنیم . براستی چرا ما نتوانسته ایم در گردشگری موفق باشیم ؟ چطور فرانسه می تواند در طول یکسال ۷۵ تا ۸۰ میلیون نفر گردشگر را در خود پذیرا باشد به عبارتی ماهانه حداقل ۳/۶ میلیون نفر را بپذیرد به عبارتی معادل یا بیش از برنامه پنجساله سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی باشد .
دیگر شاهد این مدعا آمارهای موجود در سازمان مدیریت و برنامه ریزی است که عملکرد شاخصهای کلیدی (اهداف کمی) بخش گردشگری در طول برنامه سوم توسعه حاکی از این است که در سال ۱۳۷۹ حدود ۹/۷۸ درصد مطابق برنامه ، جهانگرد به کشور آمده است ، در سال ۱۳۸۰ نیز ۸/۶۶ درصد و در سال ۱۳۸۱ حدود ۶۱ درصد ، سال ۱۳۸۲ نیز ۴۷ درصد و در نهایت در سال ۱۳۸۳ پایانی برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی به ۴۶ درصد رسیده است . به عبارت دیگر روندی که مدام سیر نزولی بخود گرفته است . این در حالیست که بالاترین آمار ورود گردشگران به کشور در طول برنامه سوم توسعه در سال ۱۳۸۰ رقم خورده که حدود ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر به کشور آمده است در حالیکه باید ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر به کشورمان می آمد .
براستی تعجب آمیز نیست که عملکرد ما اینقدر با هدف گزاریهای برنامه ،فاصله دارد ؟ و سهمی از خوان پررونق گردشگری نبریم در رتبه ۹۲ دنیا جای داشته باشیم .
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ، موفقیت یا شکست صنعت جهانگردی در هر کشور به طور مستقیم به اعمال سیاستهای حمایتی دولت از آن بازمی گردد به نحوی که هر چه چتر حمایتی دولت نسبت به توریسم گسترده باشد شکوفایی در این بخش هم بیشتر است . از این میان می توان به تجربه کشورهای چین و امارات متحده عربی اشاره کرد که توانسته اند با تصویب قوانین مناسب فضای مناسبی برای گردشگران دنیا فراهم نمایند.
لذا ما با اجرای پروژه فراملی مرکز تمدن جهان و پایتخت هنر و ایجاد بستر ورود حداق ۳۶۰۰ گردشگر در طول سال ( بیش از ۵۰ میلیون نفر در طول ۱۴ روز اقدامت ) میتو.انیم زمینه جلب و جذب و پیروزی حداقل ۳۰ میلیون دلار را برای کشور فراهم آوریم