تشکل و حمایت مردمی استان فارس



حافظ شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران یکی از سخنوران نامی جهان است. همچون همهٔ هنرهای راستین و صادق، شعر حافظ پرعمق، چندوجه، تعبیریاب، و تبیین‌جوی است. او هیچ‌گاه ادعای کشف و غیب‌گویی نکرده، ولی ازآن‌جا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته ‌است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته ‌است، کار بزرگ هنری او آینه‌دار طلعت و طینت فارسی‌زبانان گردیده ‌است 

 

 
 
 
 

حافظ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

  تصویری از تذهیبی از نسخهٔ خطی دیوان حافظ که در موزهٔ لندن نگهداری می‌شود

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین می‌زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی داده‌است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری می‌باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده‌است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته‌است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ ه‌ق – ۱۲۴۰ م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ ه‌ق – ۱۲۷۳ م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دوران ها می‌دانند. اشعار حافظ را غزل می‌گویند و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده‌اند.

دیوان حافظ

مقالهٔ اصلی: دیوان حافظ

دیوان حافظ که مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه، و تعدادی رباعی‌ست، تا کنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوه‌های گوناگون، به زبان اصلی فارسی و دیگر زبان‌های جهان به‌چاپ رسیده است. شاید تعداد نسخه‌های خطّی ساده یا تذهیب گردیدهٔ آن در کتابخانه‌های ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه، و حتی کشور‌های غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد. (ص ص ۲۶۵ – ۲۶۷، ذهن و زبان حافظ)

حافظ به زبان عربی یعنی نگه دارنده و به کسی گفته می‌شود که بتواند قرآن را از حفظ بخواند.

زندگی حافظ

مقالهٔ اصلی: زندگی حافظ

درباره زندگی حافظ اطلاعات دقیقی در دست نیست. گفته می‌شود که پدر وی بهاءالدّین نام داشته و تاجر بوده‌است. حافظ کودکی بیش نبود که پدرش را از دست می‌دهد.

زبان و هنر شعری

همچون همهٔ هنرهای راستین و صادق، شعر حافظ پرعمق، چندوجه، تعبیریاب، و تبیین‌جوی است. او هیچ‌گاه ادعای کشف و غیب‌گویی نکرده، ولی ازآن‌جا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته ‌است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته ‌است، کار بزرگ هنری او آینه‌دار طلعت[۱] و طینت فارسی‌زبانان گردیده ‌است.

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

 

حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود

مگو دیگر که حافظ نکته‌دان‌ست

 

که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

(صفحهٔ ۳۶ حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)

غزل حافظ

حافظ را چیره‌دست‌ترین غزل سرایزبان فارسی دانسته‌اند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌است و غزل‌سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی‌ست.

با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده‌است، نوآوری اصلی به‌سبب تک بیت‌های درخشان، مستقل، وخوش‌مضمون فراوانی ست که ایجاد کرده‌است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانسته‌اند (صفحهٔ ۳۴ حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ

 

به قرآنی که اندر سینه داری

نمونه‌ای از اشعار

پیش ازاینت بیش ازاین غمخواری عشّاق بود

 

مهرورزی تو با ما شهرهٔ آفاق بود

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین‌لبان

 

بحث سرّ عشق و ذکر حلقهٔ عشّاق بود

پیش ازین کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند

 

منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد

 

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

حسن مهرویان مجلس گرچه دل می‌برد و دین

 

بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد

 

دفتر نسرین و گل رازینت اوراق بود

واژه‌های کلیدی حافظ

در دیوان حافظ کلمات و معانی دشوار فراوانی یافت می‌شود که هر یک نقش اساسی و عمده‌ای را در بیان و انتقال پیام‌ها و اندیشه‌های عمیق بر عهده دارد. به عنوان نقطهٔ شروع برای آشکارایی و درک این مفاهیم باید با سیر ورود تدریجی آن‌ها در ادبیات عرفانی آغاز گردیده از قرن ششم و با آثار سنایی و عطار و دیگران آشنایی طلبید. از جملهٔ مهم‌ترین آن ها می‌توان به رند و صوفی و می اشاره داشت:

رند

شاید کلمه‌ای دشوار‌یاب ‌تر از رند در اشعار حافظ یافت نشود. کتب لغت آن‌را به عنوان زیرک، بی‌باک، لاابالی، و منکر شرح می‌دهند، ولی حافظ از همین کلمه بد‌معنی، واژه پربار و شگرفی آفریده است که شاید در دیگر فرهنگ‌ها و در زبان‌های کهن و نوین جهان معادلی نداشته باشد.

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست

 

رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به‌دست

 

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

 

 

(حافظ)

صوفی

حافظ همواره صوفی را به بدی یاد ‌کرده، و این به سبب ظاهر‌سازی و ریا‌کاری صوفیان زمان او بوده است. آنان به‌جای آن که به ‌راستی مردان خدا باشند و روندگان راه حقیقت، اغلب خرقه‌داران و پشمینه‌پوشانی بودند که بویی از عشق نابرده به تند‌خویی شهرت داشتند[۲] و پای از سرای طبیعت بیرون نمی‌نهادند.[۳]

درین صوفی‌وشان دَردی ندیدم

 

که صافی باد عیش دفرد‌نوشان

 

نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد

 

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

در برابر صوفی، حافظ از درویش با نیکویی و احترام یاد‌کرده، و عارف را اغلب همان صوفی راستین با کردار و سیمایی رندانه دانسته است.

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک

 

جهدی کن و سرحلقۀ رندان جهان باش[۴]

حافظ و پیشینیان

یکی از باب‌های عمده در حافظ‌شناسی مطالعهٔ کمی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و هم‌عصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کرده‌اند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی نظیری، و منحصربه‌فرد بودن حافظ و اینکه در چه مواردی او اینگونه‌است. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندی‌های آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.

از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالب‌های شعری استادان پیش از خودش و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی، و سلمان ساوجی را پیش چشم داشته، زبان شعری، سبک و شیوهٔ هنری، و نیز اوج و والایی پیام‌ها و اندیشه‌های بیان‌گردیده با آن‌ها چنان بالا و ارفع است که او را نمی‌توان پیرو هیچ‌کس به ‌حساب ‌آورد (صفحهٔ ز، پش‌گفتار در دیوان حافظ با ترجمه و شرح اردو توسط عبادالله اختر).

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب

 

تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند

از منظر تأثیر آثار دیگران بر حافظ و اشعارش، پیش‌زمینهٔ (background) بسیاری از افکار، مضامین، صنایع و نازک‌خیالی‌های هنری و شعری حافظ در آثار پیشینیان او هم وجود دارد[۵]

تأثیر حافظ بر شعر دوره‌های بعد

تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی می‌دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی).

شرح حافظ

بنا به ماهیّت و طبیعتش، شعر حافظ شرح‌طلب است. این امر، به هیچ وجه ناشی از دشواری یا دیریابی آن نیست، بلکه، در چندپهلویی، پرمعنایی، و فرهنگ‌مندی شعر حافظ نشان‌دارد (صفحهٔ یک، شرح عرفانی غزل‌های حافظ.)

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

 

زیر هر نغمه که زد، راه به جایی دارد)

همین ویژگی کم‌همانند، و نیز عالَم‌گیری و رواج بی‌مانند شعر اوست، که از دیرباز شرح‌نویسان زیادی را برآن داشته‌است که بر دیوان اشعار حافظ شرح بنویسند. بیشتر شارحان حافظ از دو قلمرو بزرگ زبان و ادبیّات فارسی، یعنی شبه قارّهٔ هند و امپراطوری عثمانی، به صورت زیر برخاسته‌اند. از جملهٔ مشهورترین آنها عبارتند از:

شارحان ترک

۱٫           سودی بسنوی (وفات: ۱۰۰۰ ه.ق.)، نویسندهٔ شرح چهار جلدی بر دیوان حافظ

۲٫           سروری (وفات: ۹۶۹ ه.ق.)

۳٫           شمعی (وفات: ۱۰۰۰ ه.ق.)

۴٫           سید محمد قونیوی متخلص به وهبی (وفات: ۱۲۴۴ ه.ق.)[۶]

حافظ پژوهان شبه قاره

این گروه بیشتر از دستهٔ پیشین به شعر حافظ و شرح‌نگاری برآن روی‌آورده‌اند. تنها از ربع نخست سدهٔ یازدهم هجری تا ربع اوّل سدهٔ دوازدهم (حدود ۱۰۰ سال) ۹ شرح کوچک و بزرگ در منطقهٔ پنجاب نوشته‌شده‌است. به‌عنوان نمونه می‌توان این دو را ذکرکرد:

۱٫           مرج‌البحرین توسّط ختمی لاهوری در سال ۱۰۲۶ ه.ق.

۲٫           مولانا عبدالله خویشگی قصوری که ۴ شرح بر دیوان خواجه نوشت (۱۱۰۶ ه.ق.)

حافظ در جهان

مقالهٔ اصلی: حافظ در جهان

بگذر ز کبر و ناز که دیدست روزگار

 

چین قبای قیصر و طرف کلاه کی

حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید

 

تا حدّ مصر و چین و به اطراف روم و ری

تا کنون، شعر حافظ به ده‌ها زبان در تمامی دنیا ترجمه شده‌است. از جمله قدیمی‌ترین این ترجمه‌ها می‌توان موارد زیر را بر‌شمرد (Wilberforce Clarke, The Divan-I- Hafiz صفحه xviii):

۱٫     تاریخ: ۱۶۸۰ م، نویسنده: F. Meninski، نام و نوع اثر: Linguarum Orientalium اوّلین غزلدیوان حافظالا یا ایهاالسّاقی … – به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: وین

۲٫     تاریخ: ۱۷۶۷ م، نویسنده: T. Hyde، نام و نوع اثر: Syntagma dissertationum اوّلین غزل دیوان حافظ – الا یا ایهاالسّاقی … – به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: آکسفورد

۳٫     تاریخ: ۱۷۷۱ م، نویسنده: de Reviski، نام و نوع اثر: Specimen poeseos Persicae شانزده غزل از ابتدای دیوان حافظ به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: ذکر نشده

۴٫     تاریخ: ۱۷۷۴ م، نویسنده: J. Richardson، نام و نوع اثر: Specimen, Persian Poetry شانزده غزل از ابتدای دیوان حافظ به انگلیسی ترجمه شد، محل انتشار: لندن

آرامگاه حافظ

آرامگاه حافظ در شیراز.

آرامگاه حافظ در منطقهٔ حافظیّه و در فضایی آکنده از عطر و زیبایی جان‌پرور گل‌های شیراز درهم‌آمیخته با شور اشعار خواجه واقع شده‌است. این مکان یکی از جاذبه‌های مهمّ توریستی هم به‌شمار می‌رود، و در زبان عامیانهٔ خود اهالی شیراز، رفتن به حافظیّه معادل با زیارت آرامگاه حافظ گردیده‌است. اصطلاح زیارت که بیشتر برای اماکن مقدّسی نظیر کعبه و بارگاه حسین‌بن علی، امام سوّم شیعیان به‌کار می‌رود، به‌خوبی نشان‌گر آن‌ست که حافظ چه چهرهٔ مقدّسی نزد ایرانیان دارد. معتقدان به حافظ رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسومی آیینی همراه می‌کنند، از جمله با وضو به آنجا می‌روند، و در کنار آرامگاه حافظ کفش خود را از پای بیرون می‌آورند که در فرهنگ مذهبی ایران نشانهٔ احترام و قدسی بودن مکان است. آرامگاه حافظ هم‌چنین مکانی فرهنگی‌ست. به‌عنوان مثال، برنامه‌های مختلف شعرخوانی شاعران مشهور یا کنسرت خوانندگان بخصوص سبک موسیقی ایرانی و عرفانی در کنار آن برگزار می‌شود. حافظ شیرازی در شعری پیش‌بینی کرده‌است که مرقدش پس از او زیارت‌گاه خواهد شد:

بر سر تربت ما چون گذری، همّّّت خواه

 

که زیارت‌گه رندان جهان خواهد بود

فال حافظ

دیشب به‌سیل اشک ره خواب میزدم

 

نقشی به‌یاد خطّ تو بر آب میزدم

چشمم به‌روی ساقی و گوشم به‌قول چنگ

 

فالی به چشم و گوش درین باب میزدم

ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت

 

میگفتم این سرود و می ناب میزدم

خوش بود وقت حافظ و فالف مراد و کام

 

بر نام عمر و دولتف احباب میزدم

 

دو دختر در حال خواندن اشعار حافظ در کنار مزار او

مشهور است که امروز در خانهٔ هر ایرانی یک دیوان حافظ یافت می‌شود. ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی نظیر نوروز بر سر سفره هفت سین، و یا شب یلدا، با کتاب حافظ فال می‌گیرند. برای این کار، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح خوب فال می‌گیرد ابتدا نیت می‌کند، یعنی در دل آرزویی می‌کند. سپس به طور تصادفی صفحه‌ای را از کتاب حافظ می‌گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می‌کند. سپس می‌کوشد بنا به آرزوی خود بیتی را در شعر بیابد که مناسب باشد. اصطلاح خوب فال گرفتن در حالتی گفته می‌شود که شخصی چندین بار برای افراد مختلف فال بگیرد و هر بار برای نیت‌ها و آرزوهای متفاوت پاسخی داشته باشد. کسانی که ایمان مذهبی داشته باشند هنگام فال گرفتن فاتحه ای می‌خوانند و سپس کتاب حافظ را می‌بوسند، آنگاه با ذکر اورادی آن را می‌گشایند و فال خود را می‌خوانند.

به دلیل ایهام و چند‌معنایی بودن غزلیات حافظ، شعر او خصلتی پیامبرانه دارد.[نیاز به ذکر منبع] به همین دلیل، در هنگام فال گرفتن پاسخگوی نیّت‌های متفاوت است.

رباعیات

رباعیات چندی به حافظ نسبت داده شده است هر چند این رباعیات از ارزش ادبی والایی هم‌سنگ عزل‌های حافظ برخوردار نیستند اما در انتساب برخی از آن‌ها تردید زیادی وجود ندارد. دکتر پرویز ناتل خانلری در تصحیحی که از دیوان حافظ ارائه داده است. تعدادی از این رباعیات را آورده است که ده رباعی در چند نسخهٔ مورد مطالعه خانلری بوده‌اند و بقیه فقط در یک نسخه ثبت شده‌اند. خانلری در باره رباعیات حافظ می‌نویسد:«هیچ یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزلسرا نمی‌افزاید.»[۷]

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت

 

و ز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

 

تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت[۸]

 

هر دوست که دم زد از وفا دشمن شد

 

هر پاک روی که بود تردامن شد

گویند شب آبستن غیب است عجب

 

چون مرد ندید از که آبستن شد[۹]

پانویس

۱٫           اشاره است به بیت زیر:

دل سراپردهٔ محبّت اوست

 

دیده آئینه‌دار طلعت اوست

۲٫           اشاره است به بیت زیر:

پشمینه‌پوش تندخو، کز عشق نشنیدست بو

 

از مستیَش رمزی بگو، تا ترک هشیاری کند

۳٫           اشاره است به بیت زیر:

تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون

 

کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد؟

۴٫           خرمشاهی، حافظ‌نامه…، بخش اول صفحهٔ ۱۳۸

۵٫           خرمشاهی، حافظ‌نامه…، بخش اول صفحهٔ ۴۰

۶٫           لاهوری ۲

۷٫           خانلری ۱۰۹۴

۸٫     خانلری ۱۰۹۷، در ۵ نسخه مورد برسی خانلری و به گزارش خانلری در دیوان کمال اسماعیل چاپ بحرالعلومی، صفحه ۸۲۷ آمده است.

۹٫           خانلری ۱۰۹۹، در ۲ نسخه مورد برسی خانلری.

منابع

·         اختر، عبادالله. دیوان حافظ با ترجمه و شرح اردو، پیشگفتار از دکتر محمّد ریاض خان، ناشران: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان – اسلام‌آباد، و مؤسسهٔ الکتاب گنج بخش رود – لاهور، ۱۳۹۹ هجری / ۱۹۷۹م

·         اشعار برگزیدهٔ پنجاه‌گانهٔ حافظ (یا حافظ به ۲ زبان)، گردآوری آرتور جی. آربری (Arthur J. Arberry)، انتشارات پدیده، ۱۳۶۷

·         حافظ، خواجه شمس‌الدین محمد. دیوان حافظ تصحیح خانلری‌(جلد دوم). به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری. چاپ دوم، تهران‌: انتشارات خوارزمی، ۱۳۷۵.

·         خرّمشاهی، بهاءالدّین. حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۳

·         خرّمشاهی، بهاءالدّین. حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش دوّم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹. ISBN: ۹۶۴-۴۴۵-۱۷۴-۰

·                     خداوندان عرش ادب ، نویسنده دکتر امید مجد ،انتشارات امید مجد ، شهریور ۱۳۸۱

·                     خرّمشاهی، بهاءالدّین. ذهن و زبان حافظ، چاپ هفتم، انتشارات ناهید، تهران، ۱۳۸۰. ISBN: ۹۶۴ ۶۲۰۵ – ۱۸ – ۶

·                     خرّمشاهی، بهاءالدّین. حافظ، چاپ سوّم، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۷۸. ISBN: ۹۶۴-۵۶۲۵-۲۹-۷

·         لاهوری، ابوالحسن عبدالرّحمن ختمی. شرح عرفانی غزل‌های حافظ، با تصحیح و تعلیقات بهاءالدّین خرّمشاهی، کورش منصوری، و حسین مطیعی امین، در ۴ مجلّد، تهران: نشر قطره، ۱۳۷۴

·                            Wilberforce Clarke, The Divan-I- Hafiz, The Octagon Press Ltd., London, ۱۸۹۱ A.D.

·                            Shehzad Ahmad Khan, Studies in persian Poetry, Royal Book Company, Karachi

·            Arberry, A. J., Fifty Poems of Hafiz, Published by The Syndics of the Cambridge University Press, ۱۹۶۲ (First edition ۱۹۴۷)

جستارهای وابسته

·                     قرآن

·                     ادبیات فارسی

·                     غزل

·                     تلمیع

·                     محمد گلندام

·                     گوته

·                     دیوان غربی-شرقی

·                     آرتور آربری

·                     خواجوی کرمانی

·                     فال

·                     دیوان حافظ

·                     حافظ شیراز به روایت احمد شاملو

·                     غزلیات حافظ (براساس نسخهٔ مورخ ۸۱۳ هجری)

 

  دکتر مجید پور احمدی 

Mobil: 0917 915 3741

office : 0711 2222019

 

 

دیدگاه‌تان را بنویسید: