در باره مشهد



مشهد، از شهرهای در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر با ۲٫۵ میلیون نفر جمعیت دومین شهر  پرجمعیت ایران است. وجود آرامگاه امام رضا، هشتمین امام مذهب شیعه، در این شهر، سالانه بیش از ۱۳ میلیون زائر را به این شهر می‌کشاند

.


موقعیت جغرافیایی

شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوی، با مساحت تقریبی ۴۰۰ کیلومتر مربع، در شمال شرق ایران و در حوضه آبریز کشف رود، بین رشته کوههای بینالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا ۹۸۰ متر و فاصله آن از تهران ۹۲۵ کیلومتر است.

تاریخچه شهر مشهد

مهمترین عاملی که در طول تاریخ در شکل گرفتن محل سکونت کنونی مشهد مؤثر بوده‌است، موقعیت طبیعی حوضه کشف رود و رودخانه اترک می‌باشد. با در نظر گرفتن این عامل به عنوان امری نسبتاً ثابت برای جذب جمعیت، می‌توان تأثیر عوامل تاریخی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی را در دوره‌های مختلف بررسی نمود. حوضه رودخانه کشف رود در تمام دوره اسلامی و حتی در دوره پیش از اسلام از مراکز عمده سکونت در خراسان شمالی بوده‌است. در دوره اسلامی مهمترین و پرجمعیتی ترین سکونتگاه، حوضه کشف رود ولایت توس بوده که مرکز آن شهر تابران بوده‌است. به مرور زمان از اهمیت شهرهای تابران و نیشابور کاسته و آبادیهای جدیدی به اسامی نوغان و سناباد رشد نمودند. سناباد در ۲ کیلو متری نوقان قرار داشته و کاخ حمید بن قحطبه طلائی والی خراسان که اکنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در میان باغ بزرگی در این دهکده قرار داشته‌است . در بهار سال ۱۹۳ه-ق هنگامی که هارون جهت سرکوب شورشی در سمرقند به نوقان رسید مریض و سپس فوت نمود وی وصیت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمایند . مآمون جانشین هارون پس از گذشت چند سالی از خلافتش در اثر طغیانی که علیه وی در عراق پدید آمد به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند «حضرت رضا(ع)» را به ولایت عهدی نامزد کرد . حضرت رضا (ع) پس از یکسال اقامت در مرو عازم بغداد شدند ، وقتی به قریه نوقان رسیدند به منزلامیر سناباد وارد و آن حضرت در آنجا مسموم و در سال ۲۰۲یا ۲۰۳ ه-ق پس از سه روز وفات یافته و پیکر مطهرشان در باغ حمید بن قحطبه در ۱/۵کیلومتری قریه سناباد مدفون شد ،ازهمان زمان نقطه مذکور به نام مشهد الرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت .

عده‌ای از متخصصین مسایل شهری ، مقطع زمانی ۱۳۰۰یا پایان حکومت قاجاریه و آغاز حکومت رضاخان را شروع تحولات اساسی در روند «شهر نشینی» و «شهرگرایی» در ایران دانسته و بافت فیزیکی ماقبل۱۳۰۰ را بافت تاریخی و گسترش‌های بعدی را بکه در فراسوی حصار و دیوارهای قدیمی شهرها اتفاق افتاده «بافت جدید»می دانند که روند شکل گیری آ“ در طول زمان تغییر کرده‌است . دخالت در بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت تاریخی مثل خیابانهای طبرسی ،امام رضا ،بهار و غیره آغازگردید . علاوه بردخالتهای فیزیکی فعالیت‌های دیگری نیز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمینه رشد فیزیکی شهر را فراهم نمود که مهمترین آنها عبارتند از :تأسیس بیمارستان امام رضا(ع) در سال ۱۳۱۳تاسیس کارخانه قند آبکوه در سال ۱۳۱۴، تاسیس دانشکده پزشکی در سال ۱۳۱۸و غیره . خریداری اولین کارخانه برق در سال ۱۳۱۵و نصب آن در خیابان طبرسی ورود ماشین به شبکه حمل و نقل درون شهری با ۲دستگاه اتوبوس در سال ۱۳۱۸،جایگزینی تدریجی آن به جای درشکه از اقداماتی است که در طی سالهای (۱۳۰۰-۱۳۲۰) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمی در رشد فیزیکی شهر داشت .مشهد در اولین سرشماری عمومی کشور که درسال ۱۳۱۸از چند کشوربه عمل آمددارای ۷۶۴۷۱نفر جمعیت بوده‌است.

تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضاپهلوی (۱۳۲۰-۱۳۵۷ ه-ش) مشهد از شهریور ۱۳۲۰ که مصادف با اشتعال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشک سالی‌های جنوبخراسان بویژه در سال زراعی ۱۳۲۶-۲۷و تاسیس دانشگاه مشهد درسال ۱۳۲۶ ه-ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشته‌اند . به دنبال دگرگونیهای سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید (افزایش اتوبوسها از ۲ دستگاه به ۷۷ دستگاه ، ورود تعداد ۱۰ دستگاه تاکسی در سال ۱۳۲۸ که تا سال ۱۳۲۴ به ۲۰۰ دستگاه افزایش یافت) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راه آهن در سال ۱۳۳۶ ه-ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمینهای وقفی توسط بانک رهنی در سال ۱۳۳۶ ه-ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال ۱۳۳۵ ه-ش به ۲۴۱۹۸۹ نفر رسانده‌است بطوریکه رشد سالانه جمعیت در طول ۱۶ سال (۱۳۱۹-۱۳۳۵ ه-ش) به طور متوسط ۲٪ بوده‌است . از حدود سال ۱۳۳۵ ه-ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاست‌های تجاری – اقتصادی و فرهنگی ، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سا ل ۱۳۴۲ ه-ش ، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر از ۲۴۱۹۹۸ نفر در سال ۱۳۳۵ ه-ش به ۴۰۹۶۱۶ نفر در سال ۱۳۴۵ رسید مه نرخ رشد سالانه‌ای در حدود ۵/۴ درصد داشته‌است .

همچنین وسعت شهر نیز از ۱۶ به ۳۳ کیلومتر مربع یعنی بیش از ۲ برابر افزایش یافت .توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تاسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند.

مشکلات ناشی از رشد جمعیت ، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی ، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلاتعمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال ۱۳۴۶ به مهندسین مشاور ابلاغ گردد. این طرح برای یک دوره ۲۵ ساله (۱۳۴۵-۷۰) در پنج مرحله ۵ ساله تنظیم و در سال ۱۳۵۰ به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال ۱۳۵۲ به شهرداری ابلاغ گردید. در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت ۴۰۹۶۱۶ نفر در سال ۱۳۴۵ به ۱۴۶۵۰۰۰ در سال ۱۳۷۰ پیش بینی گردید. در این طرح وسعت شهر از ۳۳/۴ به ۱۷۰ کیلومتر مربع افزایش می‌یافت .

همگام با مراحل تهیه طرح جامع، تفضیلی شهر از نظر فیزیکی و جمعیتی به رشد ادامه می‌داد بطوریکه جمعیت مشهد در سال ۱۳۵۵ به ۶۶۷۷۷۰ نفر (با نرخ رشد سالانه بین ۱۳۴۵-۵۵ حدود) افزایش یافت .درطرح جامع ، الگوی مداخله در یافت قدیم شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر نیز تهیه و نقشه پیشنهادی ارائه گردید ولی به مرحله اجرا در نیامد.در سال ۱۳۵۴ طرح توسعه حرم اجرا شد که تعداد زیادی از بازارچه‌ها ، مساجد، مدارس قدیمی، واحدهای تجاری و مسکونی تخریب و بازار رضا(ع) نیز به منظور واگذاری به صاحبان مغازه‌های تخریبی در مشرق میدان آب ساخته شد.

تحولات شهر مشهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) کشور ایران در دهه ۱۳۵۰ آبستن تحولات سیاسی عظیمی بود که در سال ۱۳۷۵ به پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار سیاسی – حکومتی کشور منجر گردید . اثرات انقلاب در ابعاد شهری شامل : تصویب قانونی اراضی موات شهری(۱۳۷۵) تصویب قانون زمین شهری (۱۳۵۸) تصویب قانونن زمین شهری (۱۳۶۱) طرح مجدد الگوی نوشهرها (۱۳۶۴) و… بود که بر کیفیت شهرنشینی تاثیر بسزایی داشت. سال ۱۳۷۵ به دلیل وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان حدود ۰۰۰/۵۵۷ نفر از مهاجرین افغانی در خراسان ساکن شدند که از این تعداد حدود ۲۹۶۵۰۰ نفر (۵۳/۲ ٪) در شهر مشهد به ویژه در حاشیه قلعه ساختمان و گلشهر سکنی گزیدند . همچنین در نتیجه وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عده‌ای از مهاجرین جنگ تحمیلی وارد خراسان و به ویژه شهر مشهد شدند . عوامل فوق به همراه مهاجرتهای روستا – شهری دست به دست هم داده و باعث رشد سریع جمعیت شهر در این دوره گردید به طوری که جمعیت از ۶۶۷/۷۷۰ نفر درسال ۱۳۵۵ به ۱/۴۶۲/۵۰ نفر در سال ۱۳۶۵ با نرخ رشدی معادل ۸ ٪ در سال افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد جمعیت شهری در ایران بوده‌است. مساحت شهر نیز در این دوره (۶۵-۱۳۵۵) از ۷۸ به ۲۲۰ کیلومتری با نرخ رشد معادل ۱۱ ٪ در سال، افزایش یافت . ایجاد مترو در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی

تحول شهرنشینی در مشهد

به خاطر وقایعی تاریخی که در آن زمان به ویران شدن شهرهایی از جمله توس انجامید سبب شد تا ساکنان آنها ناگزیر به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند . و به تدریج این روند توسعه یافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد کنونی به وجود آمد. در سال ۶۱۷ هجری تمام آبادیهای تابران و نوغان و همچنین سناباد، پایمال لشکریان مغول شد و یکسره غارت شدند. ولی در اثر توجه شیعیان به قبری که در مجاورت توس در قریه سناباد بود، مجددا آباد شد. در زمان دیالمه به خاطر توجهی که به مذهب تشیع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بیشتری قرار گرفت. در زمان سبکتکین غزنوی، گنبد و بارگاه حضرت ویران شد و در اوایل قرن پنجم هجری سلطان محمود، بقعه آن را تعمیر و حصاری به گرد شهر کشید و پسرش مسعود نیز دیواری برگرد بقعه کشید. از قرن هشــتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد. در زمان صفویه مشهد واقعا رونق یافت و به صورت دومین زیارتگاه با اهمیت شیعیان جــهان درآمد. یادآور می‌شود در زمان صفویه، برای نخستین بار مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور معرفی نمودند و این سیاست دارای آثار و نتایج کلی برای رشد مشهد گردید. اما از دیدگاه اقتصادی به خصوص در زمان شاه عباس برای جلوگیری از فرار سرمایه‌های ایرانی به مکه، مدینه. کربلا و نجف، اقدامات مؤثری برای رونق مشهد و ارتقای آن به بزرگترین زیارتگاه شیعیان انجام گرفت. در زمان شاه طهماسب صفوی حصار تازه‌ای برای دفاع از حملات ازبکها به دور مشهد کشیده شد. این حصار حدود ۱۸۰۰ متر طول، شش دروازه و ۱۴۱ برج داشت. آثاری از شش دروازه شهر مشهد تا اوایل قرن حاضر تقریبا به همان صورت مانده بودند. با وجود همه این توجهات شهر مشهد به علت موقعیت خاص جغرافیایی، همواره در مسیر حملات ازبکان و طوایف دیگر قرار داشت. یکبار در زمان شاه عباس و بار دیگر در پایان عهد صفوی و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراوانی به آن وارد گردید و نادرشاه به ترمیم خرابی‌ها پرداخت و در این شهر مقبره‌ای برای خود و پسرش ساخت. در زمان شاهرخ جانشین نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعیت آن به خاطر هجوم ازبکها، به شدت کاهش یافت و از۰۰۰/۶۰به ۰۰۰/۲۰ نفر رسید. در اوایل حکومت قاجاریه، شهر مشهد مانند سایر شهرهای خراسان و ایران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفویه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دایماً موردتهاجم قبایل ازبک و ترکمن قرار داشت. همانطور که گفته شد، شهر مشهد در اوایل دوره قاجاریه، دچار ویرانی شد ولی در زمان فتحعلیشاه، به تدریج دولت مرکزی به ترمیم ویرانی‌ها پرداخت. در زمان ناصرالدین شاه، به علت امنیت برقرار شده در کشور، اوضاع و احوال اقتصادی نسبت به گذشته رونق می‌گیرد. البته ناصرالدین شاه به مشهد توجه خاصی داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز یافت. در اوایل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاریه، دیوارهای اطراف شهر فرو ریخته و ویران شد. ارگ یا دارالحکومه شهر نیز از میان برداشته و عمارت بانک ملی فعلی به جای آن برپا گردید. شهر در نیم قرن اخیر دارای رشد ملایم و در دو دهه اخیر دارای رشد سریع بوده‌است. سیمای ظاهری شهر در سالهای ۱۳۲۰ ـ ۱۳۰۰ هـ . ش تغییر کرده و تحت تأثیر سیاست شهرسازی، دارای چند خیابان و میدان شد. در کتاب مطلع الشمس صنیع الدوله آمده است؛ بعضی جاها روی معابر را با تخته و حصیر پوشیده و بالای آن عمارت ساخته‌اند. در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در کوچه‌های تنگ و تاریک سرپوشیده، اتاقهای روی کوچه‌ها را خراب کردند.


قابل ذکر است در حال حاضر (
۱۳۸۵ هجری شمسی) شهر مشهد به یکی از شهرهای مهم زیارتی و صنعتی تبدیل گشته و با شبکه حمل و نقل پیشرفته همچون مترو و بزرگراهای مهم و مراکز درمانی و بهداشتی مجهز و مراکز علمی پیشرفته و پویا , بشکل شهری مدرن درآمده‌است .

زبانها و گویشها

زبانهای رایج در شهرستان مشهد به تفکیک بخشها عبارتند از:

در مشهد مقدس: زبانهای فارسی- ترکی و کردی در بخش مرکزی : زبانهای فارسی- ترکی و کردی در بخش احمدآباد: زبانهای فارسی – ترکی و کردی در بخش رضویه: زبانهای فارسی و ترکی در بخش طرقبه: زبانهای فارسی و ترکی در بخش کلات: زبانهای ترکی – فارس و کردی- عربی و لری

مشهد پیش از اسلام

گرچه تاریخ شکل گیری شهری با عنوان مشهد به آغاز سده سوم هجری، یعنی هم‌زمان با کشته شدن و خاکسپاری امام رضا(ع) در آن جا بر می‌گردد، اما منطقه توس که مشهد کنونی در آن واقع است تاریخی دیرینه دارد. توس را از اینرو بدین نام خواندند که بنیان‌گذار و نخستین حکمران آن، فردی به نام توس پسر نوذر سپهبد نام‌آور کیخسرو پادشاه کیانی، بوده‌است. از تاریخ این شهر در قبل از اسلام، به جز افسانه‌ای چند، آگاهی چندانی در دست نیست. ولی با توجه به اسناد موجود، می‌توان حدس زد که این شهر در اواخر حکومت ساسانیان، یکی از مرزداریهای سر راه گرگان و نیشابور به مرو و بلخ، و از ولایتهای مشهور در خراسان بزرگ بوده‌است.

مشهد در دوره اسلامی

حرم امام رضا – مشهد

به گفته تاریخ نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، به خراسان روی آورد. سپاه مسلمانان به فرماندهی احنف بن قیس که مامور فتح خراسان بودند وی را تعقیب کردند. یزدگرد که آنان را به دنبال خویش یافت، راهی توس شد تا از کنارنگ توس مرزبان خود در آن خطه پناه بخواهد، اما کنارنگ با این بهانه که از یک سو، توس گنجایش موکب بزرگ پادشاهی را ندارد، و از سوی دیگر، پناه دادن به پادشاه، امکان یورش سپاه مسلمانان را افزایش می‌دهد، یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. حاکم مرو نیز در آغاز به استقبال یزدگرد شتافت، اما سرانجام از او رخ برتافت و آخرین شاه ساسانی در سال ۳۱ هجری به دست آسیابانی در مرو کشته شد. کنارنگ توس هم که حاکمی سودجو و عافیت طلب بود، با احساس خطر از سپاه مسلمانان، طی نامه‌ای از عبدالله بن عامر امان خوست و عهد کرد که اگر پیشنهاد او پذیرفته شود، در فتح نیشابور مسلمانان را یاری خواهد داد. پس چنین کرد و به عمارت نیشابور دست یافت. با این ترفند، کنارنگیان، به رغم فتح خراسان، همچنان نفوذ خود را در خطه توس حفظ کردند و تا پایان عصر اموی و چیرگی سپاه ابومسلم بود که آنجا را رها ساختند.

مشهد در دوره امویان

از تاریخ توس در دوران امویان نیز خبر چندانی در دست نیست. تنها باید از مهاجرت و اقامت و درگذشت خواجه ربیع بن خیثم از یاران ابن مسعود صحابی یاد کرد که در حدود سالهای ۳۵ هجری راهی خراسان شد و در نوغان اقامت گزید و در سال ۶۱ در همان جا رحلت کرد و دفن شد.

مشهد در دوره عباسیان

در دوره عباسیان، گرچه فرمانداران خراسان ازجانب حکومت مرکزی برگزیده می‌شدند، اما بی کفایتی این والیان جنبشهایی که در گوشه و کنار این خطه رخ می‌داد، گاه مردم را چنان بر می‌آشفت که خواهان برکناری ایشان می‌شدند. از جمله در سالهای پایانی قرن دوم، آن زمان که علی بن عیسی والی خراسان بود، فتنه و آشوب تا آن اندازه در خراسان بالا گرفت که هارون الرشید درسال ۱۸۹خود برای سرکوب شورش، رهسپار ولایت شرفی شد. اما علی بن عیسی، فرصت طلبانه و با هدایای بسیار، در ری نزد او آمد و هارون او را در حکمرانی خراسان پایدار داشت.

ولی با سپری شدن یک سال، شورش از حد گذشت و هارون وی را برکنار نمود. در سال ۱۹۲ نیز خود برای استقرار امنیت کامل، راهی خراسان شد و در باغ حمید بن قحطبه اقامت گزید. یک سال پس از آن چنان بیمار شد که همانجا مرد و در تالار بزرگ کاخی که در آن باغ قرار داشت، به خاک سپرده شد.

از توس تا مشهد

توس، در دل خود شهرهایی داشته، که نوغان و طابران از آبادترین آنها بوده و آورده‌اند که این دو شهر هزار قریه و آبادی را در بر می‌گرفته‌است. در طول تاریخ، گاه نوغان اعتبار افزونتری می‌یافته و زمانی طابران رونق بیشتری داشته‌است. جایی که اکنون به نام شهر توس معروف است و آرامگاه فردوسی، حماسه سرای نامدار ایران در آن قرار دارد، تنها بخشی از توس قدیم، که بقایای ارگ و باروی نیمه ویرانی که مردم آن را قصر مامون می‌خوانند و بنای بزرگی که به بقعه هارونیه مشهور شده‌است، در آن پیداست. این محل، در حال حاضر حدود بیست کیلومتری شمال غربی شهر مشهد است. دیگر شهر بزرگ و نامدار توس، نوغان بوده که اینک در دل شهر مشهد قرار دارد. یکی از آبادیهای پیرامون نوغان، روستایی به نام سناباد بوده که آب و هوایی خوش و مطبوع، کشتزارهایی پربار، قناتهایی سرشار و بوستانهایی شاداب و سرسبز داشته‌است

 

 

 

دیدگاه‌تان را بنویسید: