عده ای از مورخان و نویسندگان ریشه واژه مازندران را از کلمه «ماز» به معنی «دژ» میدانند . در تاریخ آمده که مردم به فرمان
مازندران
عده ای از مورخان و نویسندگان ریشه واژه مازندران را از کلمه «ماز» به معنی «دژ» میدانند . در تاریخ آمده که مردم به فرمان «مازیاربن قارن» سردار معروف طبرستان برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرادختند و مازندران را به صورت (ماز + اندر آن) به معنی «دژ در آن» میشناختند ) توصیه میکند برای افزایش اطلاعات به ابر مرد مازندرانی جناب آقای حشمت الله بابازاده به شماره موبایل ۰۹۱۲۴۲۷۰۷۰۹ و ۰۲۱۷۷۳۵۳۸۱ تلفن بزنید .
به گزارش «ابن اسفندیار» مازندران در اصل «موزاندرون» یعنی «ولایت درون کوه موز» بوده است . حجازی کناری مینویسد : بعید نیست که مازندران ، محل سکونت آریایی های مهاجر ، نام خود را از خدای خود «ایندر» گرفته باشد. در این صورت مازندران از دو جزء«ماز» و «ایندر»گرفته باشد در این صورت مازندران از دو جزء«ماز» و «ایندر» تشکیل میشود . «ماز» به صورت های مز ،مها، مهی، مزی ، به معنی بزرگ و «ایندز» نیز به صورت (اندر = INDRA) ،نام خدای آنان بود . مجموع دو جزء «خدای بزرگ» و در تلفظ مازندران یا مازندران «سرزمین خدایان» یا «سرزمین خدا» را افاده میکند.
تاریخچه مازندران:
پیش از ورود آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این منطقه از راه شکار و گله داری امرار معاش میکردند. مطالعات باستان شناسی در غارهای کمربند و هوتو بهشهر حضور انسان در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد میرساند . آریایی نژادان مهاجرت خود را از سرزمین های شمال شرقی مرزهای کنونی ایران در حدود هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند، با بومیان در آمیختند یا بر آنان فائق آمدند.
مازندران کنونی بخشی از سرزمین گستردهتری است که در متون تاریخ از آن با نام «فرشوارگر» و «پتیسخوارگر» یاد کرده اند .
محققان ، مازندران و گیلان را به سبب هم جواری و نیز به سبب اوضاع طبیعی و جغرافیایی مشابه ، عموماً با هم نام میبرند و همه مناطقی که در جنوب دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه میدانند . از این حدود در زمان هخامنشیان در کتیبه بیستون نام پتشواریش ضبط شده است . طبری ها و مردها تیره های ساکن این ناحیه همواره به عنوان بهترین تیراندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرفی میشوند.
استرابن جغرافیانویس یونانی این محدوده را به صورت «پرخواترس» نام میبرد. طبری ها ومردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در «گوگمل» حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند. اسکندر فاتح ایران نتوانست از طریق جنگ طبرستان را تسخیر کند.
طبرستان به علت وضعیت خاص اقلیمی از ایام باستان جایگاه و پایگاه اقوام خاندان های حاکم بود . نخستین کسی که در نوشته های مورخان به عنوان حاکم شهرستان طبرستان از او یاد شده اتوفرادات یا فرهاد پارتی است . طبرستان به علت نزدیکی با سرزمین و دولت پارت تا انقراض اشکانیان عملاً زیر استیلای دولت اشکانی قرار داشت . در زمان دولت ساسانی نیز شاهنشاهی این ناحیه به فرمان یک شاه بود . چنانچه وقتی اردشیر بابکان به تخت نشست ، اداره این قسمت از ایران به دست «گشنسف شاه» یا «جسنسف شاه» بود .
واژه مازندران که از نظر جغرافیایی بخش بزرگی از طبرستان بوده است . در حوالی سده هفتم هـ.ق جانشین نام طبرستان شد.
سلسه های مشهوری که اغلب همزمان سرزمین مازندران را در دوره اسلامی در اختیار داشتند ، با ذکر شاهان ، افراد شاخص و زمان حکومتشان عبارتند از :
۱-آل قارن از سال ۵۰ قبل از هجرت تا سال ۲۲۴ هـ. .ق ، محدوده حکومت این سلسله اغلب جبال مازندران بود و افراد شاخص آن عبارتند از : قارن پسر سوخرا ، ونداد هرمز پسر سوخرا، مازیار پسر قارن .
۲-سلسله آل گاوباره از سال ۴۰تا ۱۴۴ هـ. ق شاهان این سلسله اغلب در دشت مازندران و گرگان حاکم بودند افراد مشهور آن عبارتند از :دابویه پسر گاوباره ، سارویه پسر فرخان بزرگ ، اسپهبد خورشید پسر دازمهر.
۳-شعبه دیگری از سلسله آل گاوباره با نام پادوسپانان که قلمرو حکومتشان غرب مازندران و رویان ، نور ، کجور و لاریجان بود . از سال ۴۰ تا ۱۰۰۲ هـ.ق (عهد شاه عباس کبیر صفوی ، نزدیک به یکهزار سال) پادشاهان مشهور این سلسله پادوسیان اول پسر گاوباره شهریار ابن پادوسیان ، ملک بهمن پسر کیومرث بودند .
۴-پادشاهان باوند یا اسپهبدان از ۴۵ تا ۳۹۷ هـ.ق باوندیان به سبب حکومت در جبال مازندران یعنی قسمتهای سوادکوه و دودانگه کنونی ساری (فریم) ملک جبال خواهنده میشدند.
مشهورترین ملوک این سلسله «باو» نوه «کیوس» برادر انوشیروان ساسانی ، اسپهبد شروین پسر سرخاب شهریار پسر شروین بودند .
۵-آل وشمگیر یا آل زیار از سال ۳۱۶ تا ۴۷۰ هـ.ق ؛ محدوده حکومت این سلسله شرق مازندران بود و شاهان مشهور آن مرداویج پسر زیار ، قابوس ابن وشمگیر شمس المعالی ، گیلانشاه پسر کیکاوس بودند .
۶-مرحله دوم حکومت باوندیان موسوم به اسپهبدان باوند از ۴۶۶ تا ۶۰۶ هـ.ق ؛ این سلسله بعد از تسلط بر آل زیار سرزمین طبرستان را متصرف شد. پادشاهان معروف آن اسپهبد حسام الدوله شهریار پسر قارن ، شاه غازی رستم پسر علاءالدوله بودند .
۷-باوندیه معروف به کینخواریه (دوره سوم سلاطین آل باوند) از سال ۶۴۷ تا ۷۵۰ هـ.ق ؛ حکام این سلسله بر نواحی آمل فرمانروایی داشتند و شاخص ترین آنها عبارتند از حسام الدوله اردشیر ابوالملوک تاج الدوله یزد جرد .
۸-نمایندگان خلفا از سال ۱۴۴ تا ۱۶۹ هـ.ق اعراب مداوم و بالاستقلال نتوانستد به سراسر مازندران و طبرستان دست یابند و حکومتشان در مدت ۲۵ سال همواره با تعرضات و جنگ سلاطین محلی مواجه بود. از این رو ناگزیر به ساختن پادگان های نظامی در دشت مازندران پرداختند . شاخص ترین این گروه از نمایندگان خلفا «ابوالخصیب مرزوق سندی» بود که ساری به دست او گشوده شد .
۹-سادات حسنی و حسینی و مرعشیان بر خلاف نمایندگان خلفا که میخواستند مازندران را به قدرت شمشیر خویش بگشایند .
از راه تبلیغ دین ومذاهب تشیع توانستند در بین طبقات مردم این سازمان رسوخی عاطفی داشته باشند. تا اینکه پس از استقرار پایه های قدرت اقدام به خروج کردند و حدود ۷۵۰ سال در نواحی مختلف آمل ، ساری ، و جبال تسلط یافتند و فرمانروایان دودمان های محلی نیز به سبب علایق مذهبی وجود و تظاهر آنها را تحمل میکردند . مشهورترین این سلسله از سادات مازندران عبارتند از حسن بنی زید (داعی کبیر) ،ناصر کبیر (ناصر الحق) ، میر قوام الدین مرعشی ، سادات مرتضایی در هزار جریب .
۱۰-دیگر سلسله ها : در طول هزاره اول هجری هم زمان با حکومت دودمان های متعددی که از آنها نام برده شد ، دست اندازهای دیگر هم از سوی فرمانروایان نواحی دیگر ایران و خارج از ایران به مازندران به عمل آمد که اهم آنها عبارتند از :
طاهریان ، صفاریان ، سامانیان ،غزنویان و همچنین تیموریان که دوران تسلط و جنگ و گریزشان کوتاه بود .
۱۱-از دوره صفویه به بعد زمان حکومت های ملوک الطوایفی در مازندران به سرآمد و این سرزمین رسماً تابع حکومت مرکزی ایران شد . شاهان صفوی ، افشاری ،زندی و قاجاری مازندران را به عنوان ایالتی از ایلات ایران در اختیار داشتند
جغرافیای طبیعی مازندران
موقعیت و وسعت :
استان مازندران از شمال به دریای مازندران، از جنوب به استان های تهران، سمنان و قزوین ، از غرب به استان گیلان و از شرق به استان گلستان محدود است.قسمت جنوبی مازندران کوهستانی و شمال آن جلگه ای و ساحلی است. مساحت آن ۳/۲۴۰۹۱ کیلومتر مربع و ۴۶/۱ درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است.
ناهمواری ها :
سلسله جبال البرز همچون سدی رفیع مازندران را به دو قسمت جلگه ای و کوهستانی تقسیم نموده و آن را از قسمت داخلی ایران جدا می سازد. قسمتی از البرز غربی و تمام البرز مرکزی و بخشی از البرز شرقی در محدوده این استان قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش می یابدو سلسله جبال البرز دارای رشته کوه های فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شده است. از مرتفع ترین قلل مازندران می توان ( بادله کوه) ( کوه چنگی ) و ( کوه سفید ) را در شهرستان ساری نام برد. مرتفع ترین قللی که به موازات دریا کشیده شده عبارتند از ( تخت سلیمان ) با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و ( قله شور ) ( کلارآباد ) و ( سیاه سنگ ) در شهرستان نوشهر .
آب و هوا :
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم می شود. آب و هوای معتدل و مرطوب : وجود دریای مازندران و رشته کوه های البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگه ای تا کوهپایه های شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آورده است، تابستان های آن به ویژه در سواحل دریا، گرم و مرطوب است. زمستان های این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخ بندان می شود.
آب و هوای کوهستانی شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگه ای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدید آورده است. به طوری که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری ، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانی های سرد و یخ بندان طولانی و تابستان های کوتاه و معتدل وجود دارد.در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین می آید، دارای زمستانی هاس سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستان ها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالبا" برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچال های کوهستانی و طبیعی ایجاد شده است. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
منابع آب :
دریای مازنداران بزرگ ترین دریاچه جهان این دریا با وسعتی حدود ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع ، بزرگترین دریاچه جهان به شمار می رود. و در بین کشورهای ایران، روسیه ، ترکمنستان ، قزاقستان و آذربایجان واقع شده است. سطح آب این دریاچه در اعصار گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بوده است.۰۸۷/۰ از آب رودخانه های ولگاو اورال در روسیه ۰۷/ ۰ رودخانه های سواحلی غربی و ۵/۰ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا می ریزد . حجم آب دریای مازندران ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدان های وسیع و غنی نفتی جهان است.
رود ها :
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان واوایل بهار پر آب و در تابستان کم آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه تر و رود های شرقی طولاتی تر است. رودهایی که به جنوب به شمال در جریان است عبارتند از : رودهای هراز، چالوس، تجن، تالار و بابل که به دریای مازندران می ریزد.از دیگر منابع آب این استان دریاچه های کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمت هایی که سطح آب های زیرزمینی بالا است به وجود می آید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفادع قرار می گیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب ( آب بندان ) است که در آن ماهی پرورش می یابد. دریاچه دایمی ( ولشت ) یا ( سما ) در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمه های اطراف تشکیل شده و از جاذبه های گردشگری استان است. در مازندران چشمه های آب معدنی فراوانی یافت می شود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی ، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه های ( آب اسک ) ( لاریجان ) ( آملو ) و ( استراباکو ) در شهرستان آمل جاده هراز و حمام های آب معدنی ( گوگردی ) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر از آن جمله اند.
هنرهای دستی مازندران
صنایع چوبی:
صاحبان پیشه و فن همواره با عشق به زیبایی و سایل مادی زندگی را خلق کرده اند . دستان توانمند هنرمند ذهن مستقل و پویا واندیشه جستجو گرش مجموعه ای دیدنی و سزاوار تحسین را به یادگار گذاشته است . مهم ترین آنها عبارتند از :
در ضریح ، صندوق مزار، ارسی :
از قرن پنجم تا هفتم ه.ق. هنرمند منب کار با استفاده از شیوه قاب و گره ، طرح های نو آفریده از قرن هشتم هجری نمونه های فراوانی از رسم و عناصر هندسی و اشکال نباتی و گل و بته روی منبرهای چوبی، صندوق مزارها، در و پنجره و رحل قرآن باقی مانده است.ازاوایل قرن نهم هجری این هنر رونق ویژه ای یافت و صنعتگران موفق شدند در اثار خود با به کارگیری انواع خطوط نمونه های ارزشمندی را بیافرینند که اکنون زینت افزای مرقد امامزادگان و بزرگان دینی است.پنجره های زیبا و خوش نقش و نگار چوبی که نشانه نور و روشنایی است با استفاده از هنر گره سازی و نقش های هندسی سه گوشه و چهار گوشه، ستاره های چهار پر و هشت پر و و درنهایت شیشه های رنگین پیشانی و رواق بناها راآذین می بخشد این پنجره ها به اورسی معروفند.
لاک تراشی :
لاک تراشی در مناطق روستایی و جنگلی مورد توجه پیشه وران هنرمندان بوده و انواع سازه های آن براساس نیاز زندگی روزمره رشد یافته است. روستاییان ساکن مناطق جنگلی درگذشته بیشترین نیازهای خود را از چوب تهیه می کردند و در ساخت لوازم چوبی از مهارت خوبی برخوردار بودند.استادکاران بااستفاده از ریشه و تنه درختان بدون بهره گیری از ابزار کار امروزی ظروف چوبی مانند جوله، کلز، لاک دانه پاش، قند چوله، تنباکو چوله، قاشق ، ملاقه، کترا، تولید می کرند.هنر لاک تراشی یک کار ابتکاری است و جنگل نشینان با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند برای ساخت مصنوعات چوبی از ریشه و چوب درختان خاصی با استفاده از ابزار کار بسیار ابتدایی استفاده می کنند.درختانی که از چوب آنها برای این کار بهره می گیرند افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد ، نم دار و انجیلی است. ظروفی که از ریشه درختان تهیه می شود سبک تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است ترک بر نمی دارد و در اثر ضربه به سادگی نمی شکند لاک تراشان معتقدند ظروفی که از ریشه درختان تهیه می شود، اگر خوب نگه داری شود عمر مفید آنها حداقل بالای صد سال خواهد بود . در صورتی که لوازم تهیه شده از ساقه و تنها درختان همین خاطر در گذشته لاک تراشان لوازم مورد نیاز در منزل را از ریشه تحتانی ریشه هایی که از ساقه با شیب ملایمی در خاک نفوذ کرده اند استفاده کنند زیرا به نظر آنان قسمت تحتانی این نوع ریشه ها کمتر در معرض برف و باران قرار داشت.برخی از ظروف چوبی که در مازندارن کاربرد دارد عبارتند از :
دانه پاش :
به جای سینی برای پاک کردن برنج و حبوبات به کار می رود.
جوله :
این وسیله شبیه پارچ آب، باگردن باریک و دهانه ای گشاد و در اندازه های متفاوت ساخته می شود. در قدیم برای دوشیدن شیر و نگه داری انواع مواد لبنی از آن بهره می گرفتند از نقش های متدوال روی بدنه جوله می توان از جوله نقش مارپیچ ، نقش زنجیره ای و نقش حلوایی نام برد.بزرگ ترین نوع جوله مندر نامیده می شود که حدود ۱۸کیلوگرم ظرفیت دارد . نوع دیگری از جوله که جوله کون نام دراد از ریشه درخت افرا تراشیده می شود.
کلز :
از این وسیله چوبی به جای ملاقه برای هم زدن و سرد کردن شیر استفاده می کردند در مناطق مختلف مازندران این وسیله به نام های گوناگون خوانده می شود. به طور مثال در منطقه رامسر گیال در بخش مرکزی کلز یا کیلز و در منطقه گرگان کمچه لز نوع دیگر پیمانه شیر به نام منقار درمناطق جنگلی ساخته می شود و حدود ۲۰۰ کلیوگرم ظرفیت دارد.قاشق و ملاقه وکفگیر: این وسایل که در زبان محلی « گچه » « پل گیر » و « کترا » نامیده می شود. از ساقه و شاخه درخت شمشاد تهیه شده و در کنار انواع وسایل امروزی همچنان گذشته کابرد دارند.
کیله لاک :
به عنوان پیمانه استفاده می شود. هر پیمانه حدود ۶ کیلوگرم « شالی » و یا « جو » و حدود۵/۷ کیلوگرم « گندم » ظرفیت دارد.
عصا :
از چوب درخت آزاد که به زبان محلی « ازدار» نام دارد تهیه می شود.
قند چوله :
برای خرد کردن قند به کار می رود.
تنباکو چوله :
به عنوان ظرف تنباکو مورد استفاده دارد.
سیر کوب :
در اندازه های متفاوت ساخته می شود. در قدیم از این ظرف به جای هاون برای کوبیدن و خرد کردن نیز استفاده می شد.
حصیر بافی :
حصیر بافی در برخی از روستاهای استان مازندران به ویژه در غرب استان رایج است. در مازندران از نوعی حصیر به نام « کوب » برای زیر انداز استفاده می شود. برای بافت « کوب» از گیاهان خود رو چون « گاله » و « واش » که در باتلاق ها و اب بندان ها می روید بهره می جویند. برای تهیه زنبیل و سبد نیز از همین گیاهان استفاده می شود. گاه تهیه این مصنوعات با به کارگیری چوب و نی یاد و نوع علف به نام های « وران » و « سازیر » انجام می شود.
گلیم بافی :
گلیم بافی نیز یکی از دیگر صنایع دستی و سنتی استان محسوب می شود. در حال حاضر در بیشتر روستاها و شهرهای استان به این هنر اشتغال دارند. نقوش گلیم اغلب به شکل هندسی است و بافنده با الهام گرفتن از اطراف طبیعت خود، نقش می زند. رنگ گلیم نیز بر گرفته از طبیعت پیرامون و غالب رنگ های تند و شاد مانند قرمز ، نارنجی ، کرم، سبز، سرمه ای است.
جاجیم بافی :
در میان دست بافت های روستایی ، جاجیم از اهمیت بیشتری برخوردار است و کاربردهایی نظیر زیرانداز، پشتی، سجاده رختخواب پیچ، مفرش، پتو، وریه کرسی و… داردو این هنر در بسیاری از مناطق روستایی از جمله « متکازین » از توابع بهشهر بخش دودانگه شهرستان ساری، آلاشت سواد کوه ، کجور، نوشهر و کلاردشت چالوس اقبال و توجه است. در روستای کوهستانی و ییلاقی متکازین در بخش هزار جریب بهشهر ، اصولا" بافت جاجیم توسط زنان صورت می گیرد و مردان جز در مرحله تهیه پشم، نقش چندانی ندارند. در بافت جاجیم این منطقه پس از بافتن حاشیه، نقش اندازی که در اصطلاح « گل » خوانده می شود صورت می گیرد . این نقش ها اسامی مختلفی دارند چهار گل، خشتی ، پنجه ای، گل آفتاب گردان، آفتاب تیره، حاشیه های اطراف نیز با طرح مثلث دندانه دار پر می شود.برای بافت جاجیم در اندازه های بزرگ تر دو یا چند عدد جاجیم بافته شده به اندازه عرض دار موجود را به یکدیگر متصل می نمایند و یک جاجیم در اندازه دل خواه شکل می گیرد.
جوراب بافی :
جوراب بافی یکی از صنایع دستی رایج و بومی منطقه است که به ویژه در روستای « صالحان » از جمله صنایع دستی اساسی محسوب می شود. این صنعت بومی را می توان بر مبنای تولید و مصرف آن به جوراب چکمه ای یا گردن بلند و گردن کوتاه تقسیم کرد. در روستاهای منطقه در حال حاضر تولید جوراب به شکل ساده انجام می شود و پشم گرفته شده از گوسفند بدون ررنگ آمیزی واستفاده از نقوش مختلف عرضه شده و جنبه هنری ندارد.
موج بافی :
ماده اولیه موج بافی که به نام های « رختخواب پیچ » و « ایزار » نیز معروف است، پشم است. به همین دلیل ارزان و قابل شستشو دارای استحکام، نرم و سبک است. موج بافی به دلیل صفت هایی که بر شمردیم، به عنوان هنری فراگیری در کذشته مطرح بود و اکنون میز کم وبیش در این منطقه رواج دارد.امروزه این هنر بیشتر در روستاهای منطقه کجور به جا مانده است. گونه ای از این دست بافت ها با همین کاربرد « چاد شب » نامیده می شود. معروف ترین آن « چادر شب دارایی» است که دارای رنگ های متنوع به وبژه طیف های گوناگون رنگ قرمز که جاذبه بیشتری نسبت به رنگ های دیگر دارد است. در این منطقه در کنار بافت این نوع پارچه، سفره های ظریف و پرارزش نیز بافته می شود.
پارچه بافی :
در گذشته بافت انواع پارچه هاپشمی، ابریشمی و نخی معمول بود. نوعی پارچه ابریشمی که الیجه نام داشت برای دوخت کت زنانه به کار می رفت. از پارچه های پشمی « چوغا» و « باشلق» برای پالتو استفاده می شود. و از شمد که نوعی پارچه خنک و لطیف است در تابستان به جای پتو استفاده می شود.
چنته لفور :
چنته نوعی کیف دسته دار است که در قریه « لفور» از توابع سواد کوه تولید می شود برای بافت آن از دستگاه « کرک چال » استفاده می شود و مراحل تولید آن مانند جاجیم است با این تفاوت که پس از پایان کار، دوردوزی و گاه با مهره های تزیینی و خرمهره تزیین می شود.
نمد مالی :
نمد مالی در بیشتر مناطق استان مازندران به خصوص درمنطقه کجور و روستاهای اطراف رامسر رواج دارد. ماده اصلی نمد پشم و گوسفند و به رنگ های طبیعی مانند سفید و سیاه و قهوه ای و برای نقش اندازی آن از پشم های رنگ شده شیمیایی بهره می جویند معمولا" ساخت یک قطعه نمد یک روز به طول می انجامید و اغلب چند نفر روی آن کار می کنند.
سفال گری :
یکی از مراکز ساخت سفال و سفال گری، کلاگر، محله جویبار و اقای غلامعلی چینی ساز از استادان به نام این منطقه است. ابزار سفال گری شامل چرخ، کاردک برای بریدن و سوراخ کردن کار، غربال ، سطل، تشت ، کوره ، ول کارد ، نخ ، قالب گل زدن است.
موزه های مازندران
موزه بابل :
موزه بابل در خیابان مدرس واقع است. ساختمان این موزه در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به عنوان بلدیه ( شهرداری ) بنا شده و به دلیل دارا بودن ویژگی های خاص معماری در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
این بنا در اسفند ماه ۱۳۷۴ با کاربری فرهنگی در اختیار سازمان میراث فرهنگی مازندران قرار گرفت و در بهمن ماه سال ۱۳۷۵ پس از احیا و مرمت و باز پیرایی تحت عنوان موزه بابل گشایش یافت . در حال حاضر از طبقه همکف موزه به عنوان نمایشگاه موقت اثار فرهنگی – هنری استفاده می شود و در طبقه دوم آن اثار باستان شناسی و مردم شناسی به نمایش در آمده است.
بخش باستان شناسی:
در این بخش اثاری از دوره های پیش از تاریخ، و اسلامی در یک اتاق و دو سالن در معرض دید است.
از قدیمی ترین آثار دوران پیش از تاریخ این موزه ظروف سفالی قرمز رنگ منقوش « اسماعیل آباد» متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد است. همچنین سفال های منقوش هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد از تپه حصار دامغان سیلک کاشان و شوش را می توان در این موزه دید. ویترینی نیز به سفال خاکستری رنگ داغ دار « تورنگ تپه» و ظروف خاکستری مازندران در اواخر هزاره سوم و اواخر هزاره دوم پیش از میلاد اختصاص دارد. در یکی از سالن ها اشیایی از اواخر هزاره دو م و اوایل هزاره اول پیش از میلاد تا دوره پارت و ساسانی موجود است. این آثار شامل مجسمه های سفالی، مفرغی، جنگ افزارهای مفرغی و ظروف سنگی است. بیشتر این اشیا از مناطق باستانی مازندران مانند بهشهر، ساری، قائم شهر، نکا و نور به دست آمده و بیانگر تمدن دیرپای مناطق باستانی خطه شمال است. سالن دوم موزه نیز به ارایه آثار اسلامی اختصاص یافته و آثاری چون ظروف سفالی لعاب دار از قرن سه تا ده هجری، آبگینه در اشکال تنگ، صراحی، پیاله و … است. زیورآلات هزاره اول قبل از میلاد و دوره اسلامی نیز در این موزه در معرض دید قرار دارند.
بخش مردم شناسی :
این بخش شامل یک تالار نسبتا" وسیع است و آثار موجود در آن عموما" مربوط به زندگی اقوام خاصی نیست: وسایل کشاورزی، پوشاک مازندران، گیلان، ترکمن، چادر شب بافی زنان مازندران ، صنایع دستی زنان ترکمن صحرا و صنایع دستی کارگاه میراث فرهنگی کشور اعم از زری بافی و سفال گری در انی بخش به نمایش گذاشته شده است.
یادمان های چوبی:
یک سالن از این موزه به یادمان های چوبی مازندران اختصاص یافته است و در، پنجره ، قسمت هایی از کتبیه و تزیینات صندوق مزار بقاع متبرکه این سامان در انواع منبت- مشبک و قاب و گره را در خود جای داده است. قدیمی ترین اثر این بخش کتیبه صندوق مزار بقعه متبرکه امامزاده علی ( ع) روستای سواد کوه با تاریخ ۸۳۳ ه.ق. است. دو لنگه در چوبی منبت کاری شده کتیبه دار متعلق به بقعه متبرکه شاهزاده رضا ( ع) روستای « لدربندپی» شرقی بابل نیز از اشیای با ارزش این مجموعه است. این موزه که در سال ۱۳۸۰ مرمت اساسی شد، در آینده نزدیک بازگشایی خواهد شد.
مشاهیر مازندران
محمدبن جریربن رستم السروی ( ساروی ) از شاگردان علی بن موسی الرضا محمد بن جریربن یزید طبری الام
شیخ ابوالعباس قصاب آملی عارف قاضی هجیم آملی عالم و شاعر اسپهبد مرزبان بن رستم بن شهریار بن شروین پریم صاحب کتاب مرزبان نامه به گویش طبری استاد علی پیروزه شاعر بارگاه عضدالدوله دیلمی
دیواره وز ( مسته مرد ) شاعر طبری بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار کاتب صاحب کتاب تاریخ طبرستان سید ظهیرالدین بن سید نصرالدین مرعشی مولف کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران محمد بن علی بن شهر آشوب ساروی از علمای شیعه ابوالحسن علی بن سهل بن ربان طبری طبیب معتصم و متوکل خلفای عباسی که محمد بن زکریا رازی نزد او طب آموخت محمد بن حسن آملی مشهور به اولیاالله صاحب کتاب تاریخ رویان امیر پازواری با مجموعه اشعار طبری و کتاب کنزالاسرار
طالب آملی ملک الشعرای دربار جهانگیر امپراتور هندوستان میرزامحمد تقی نوایی شاعر میرزا علی قلی چلاوی آملی متخلص به اقبال شاعرحکیم ملا علی نوری مازندرانی فیلسوف و شاعرسید نعمت الله لاریجانی متخلص به فکرت شاعر
میرزا مهدی ساروی متخلص به داوری شاعرمیرزا جعفر ارطه ای متخلص به غیبی مولانا اسمعیل مازندرانی خواجویی صاحب شرح دعا الصباح، شیخ محمد سعید العلماء فقیه و عالم حاج میرزا حسین بن محمد تقی نوری مولف کتاب البدر المشعشع سلامه المرصاد، طوفان مازندارانی شاعرعارف و فقیه از فرزندان وی شیخ عبدالله حایری و از نوادگان وی دکتر زین العابدین رهنما
سید محمد علی معروف به داعی الاسلام لاریجان ادیب و شاعر که وندیداد را از اوستا به فارسی ترجمه کرد
ابراهیم خوجه نوری اهل نور صاحب کتاب های تجدید عظمت ایراندکتر پرویز ناتل خانلری اهل نور ادیب و شاعر و مترجم شیخ زین العابدین ولویی چهار دانگه ای ساروی از علما و فقها ابراهیم سعید العلما لاریجانی اهل آمل عالم و فقیه عباس شایان صاحب کتاب های تاریخ و جغرافیای مازندران و رجال مازندرانمحمد تقی صاحب اهل قائم شهر ادیب و شاعر جواد فاضل اهل آمل عالم و فاضل دارای بیش از ۷۰ جلد ترجمه و تالیف از جمله خطبه های پیغمبر ( ص ) زین العابدین فروزش ادیب
مرحوم شیخ فضل الله نوری مجتهد مشروطه خواهد کتر منوچهر ستوده محقق نویسنده و مترجم دکتر محمد صادق کیا ادیب و دانشمند ابوالفضل لسانی نویسنده حشمت نوری شاعرمحمد یوسف متخلص به حکیم پسر محمد حسین نوری شاعر
خرم کجوری شاعر، مهدی داوری ساروی شاعراسماعیل مهجوری صاحب کتاب تاریخ مازندران فتح الله صفاری نویسنده کتاب شکوفه هایی از ادب مازندران فخرالدین سورتیجی شاعر و محقق غلامرضا کبیری شاعر علی بابا عسکری نویسنده کتاب شرف البلاد نیما یوشیج
آخرین مطالعات باستان شناسی در دره های شورش و نزدیکی غار های رستم کلا، هوتو و کمربند، منجر به کشف ابزار های سنگی متعلق به ۴۰۰ هزار سال پیش شد. باستان شناسان بر اساس این کشفیات استان مازندران را قدیمی ترین سکونت گاه بشر در حاشیه دریای خزر معرفی کردند.
استان مازندران یکی از مهم ترین مناطق باستانی کشور محسوب می شود. پیش از این مطالعات باستان شناسی در این استان خبر از سکونت بشر از ۵۰ هزار سال پیش تا امروز داشته است.
تازه ترین بررسی های باستان شناسی در دره ها و غار های این استان نه تنها قدمت این سکونت را صد ها هزار سال افزایش داده است؛ که استان مازندران را به قدیمی ترین سکونت گاه بشر در حاشیه دریای خزر تبدیل کرده است.
«علی ماهفروزی»، باستان شناس در استان مازندران با اشاره به این موضوع گفت: «چندی پیش مطالعات مشترکی میان باستان شناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران و گروه پارینه سنگی موزه ملی در شرق استان مازندران انجام گرفت که در این مطالعات مقداری ابزار و مصنوعات سنگی از دوره پارینه سنگی کشف شد.این ابزار برای مطالعات بیشتر به مرکز تحقیقات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران و موزه ملی فرستاده شد.»
وی گفت: «مطالعات اولیه روی ابزارهای سنگی بدست آمده از دره های شورش که شامل خراشنده ها و تبر های سنگی می شدند، قدمت آنها را مشخص نکرد و به همین دلیل با آمدن پروفسور «مارسل ات»، از دانشگاه لیژ بلژیک به ایران تعدادی از این ابزار برای وی فرستاده شد و ایشان پس از مطالعه روی آنها مشخص کرد که این ابزار سنگی متعلق به ۴۰۰ هزار سال پیش هستند.»
پیش از این، یافته های باستان شناسی در استان مازندران نشان می داد که سکونت بشر در این استان از ۵۰ هزار سال پیش آغاز شده است ولی کشف ابزارهای سنگی جدید، نه تنها قدمت این سکونت را تا ۴۰۰ هزار سال افزایش داد که ثابت کرد استان مازندران قدیمی ترین سکونت گاه بشر در حاشیه دریای خزر است.
ماهفروزی همچنین با اشاره به این نکته یادآور شد: « در تمامی محوطه ها و غار های باستانی کشور های حاشیه دریای خزر تا این لحظه ابزاری با قدمت ۴۰۰ هزار سال کشف نشده است. به همین دلیل استان مازندران قدیمی ترین سکونت گاه بشر در حاشیه دریای خزر شناخته شده است.»
قدیمی ترین ابزار سنگی کشف شده در میان کشورهای همسایه ایران مربوط به ۲ میلیون سال پیش می شود که در کشور گرجستان کشف شده است. اما در حاشیه دریای خزر تا این لحظه ابزاری با قدمت بیش از ۴۰۰ هزار سال کشف نشده است.
غار های هوتو، کمربند و رستم کلا از جمله غار هایی هستند که کاوش های باستان شناسی زیادی روی آنها انجام نشده است. به همین دلیل باستان شناسان معتقدند بررسی های باستان شناسی در این غارها می تواند اطلاعات بیشتری از زندگی ساکنین ۴۰۰ هزار ساله دره شورش بدهد.
باستان شناسان در حال انجام مطالعات گسترده ای برای شناسایی انسانهایی که از این ابزار استفاده می کردند، هستند. آنها احتمال می دهند که طی هفته های آینده نوع این انسانها مشخص خواهد شد