آداب نوروزی



آنها که ماند و آنها که فراموش شد نوروز تنها جشنی است که يک جشن کوچک تر ( چهارشنبه سوری ) به پيشواز آن می آيد و جشنی ديگر ( سيزده به در ) به بدرقه آن. در واقع نوروز مقدمه و موخره ای دارد که خود آنها به تنهايی از جشنهای ديگری چون شب يلدا مفصل ترند.ز جشن های متعددی که در ايران باستان مرسوم بوده، يا از جشن های اندکی که از آن عهد به يادگار مانده، هيچ يک به طول و تفصيل نوروز نيست.

 نوروز تنها جشنی است که يک جشن کوچک تر ( چهارشنبه سوری ) به پيشواز آن می آيد و جشنی ديگر ( سيزده به در ) به بدرقه آن. در واقع نوروز مقدمه و موخره ای دارد که خود آنها به تنهايی از جشنهای ديگری چون شب يلدا مفصل ترند. اما به غير از چهار شنبه سوری و سيزده بدر که هر يک آداب خود را دارند، نوروز در گذشته دارای آداب چندی بوده است که امروز فقط برخی از آنها برجای مانده و پاره ای در دگر گشت های زمانه از بين رفته اند. از رسم های بجا مانده يکی راه افتادن حاجی فيروز است. حاجی فيروزها با چهره سياه کرده و لباسی به رنگ قرمز همراه با کلاه دوکی شکل قرمز ، دايره و دنبکی به دست می گيرند، به خيابان می آيند و به رقص و شيرينکاری و خواندن اشعاری با ريتم و آهنگ رقص می پردازند : حاجی فيروزه، سالی يه روزه، همه می دونن، منم می دونم، عيد نوروزه. ارباب خودم سلام عليکم، ارباب خودم سر تو بالا کن، ارباب خودم منو نيگا کن، ارباب خودم لطفی به ما کن. ارباب خودم بزبز قندی، ارباب خودم چرا نمی خندی؟ بشکن بشکنه بشکن، من نمی شکنم بشکن، اينجا بشکنم يار گله داره، اونجا بشکنم يار گله داره! اين سياه بيچاره چقد حوصله داره. در کشورهای دیگر حاجی فیروز ایرانیان با لباس قرمز و صورت نقاشی شده به رقص و پایکوبی میپردازد. خانه تکانی خانه تکانی از ديگر آئين های نوروز است. ده پانزده روز مانده به نوروز خانه تکانی شروع می شود. در اين آئين، همه وسايل خانه گردگيری و شستشو می شود و پاک و پاکيزه می گردد. چنان زوايای خانه را می روبند که اگر تا يک سال ديگر هم آن زوايا از چشم خانم خانه پنهان بماند يا فرصت پاکيزه سازی آنها به دست نيايد، قابل تحمل باشد. وسواس برای اين پاکيزه سازی تا به حدی است که در و ديوار خانه اگر نه هر سال، هر چند سال يکبار نقاشی می شود. پس از خانه تکانی، نوبت سبزه کاشتن می شود. مادران حدود يک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرف هائی زيبا می ريزند و خيس می دهند تا آهسته آهسته برويد و برای سفره نوروزی آماده گردد. يک هفته پيش از آغاز سال نو، زمان ارسال کارت تبريک ها فرا می رسد. فرستادن کارت تبريک برای همه دوستان و آشنايان يک کار مرسوم است. اقوام و دوستانی که در ديگر کشورها يا شهرها زندگی می کنند، جای خود دارند. چهارشنبه سوری در اين زمان ديگرچهارشنبه سوری فرا رسيده و بايد از روی آتش پريد. چهار شنبه سوری خود به مثابه يک جشن مستقل، آداب خود را دارد. آتش افروختن و پريدن از روی آتش، خوردن آجيل چهارشنبه سوری و… در چهارشنبه سوری همچنین آئين هائی چون فالگوش نشينی، قاشق زنی، بخت گشائی، کوزه شکنی، رفع نحسی و مانند آنها رسم بوده است که امروز ديگر چندان باب نيست و اگر باشد در برخی روستاهاست. پس از چهار شنبه سوری، نوروز فرامی رسد. آماده کردن سفره نوروزی، خريد ميوه و شيرينی و آجيل ، آماده شدن برای تحويل سال، دعای تحويل سال، ديد و بازديد عيد، عيدی دادن و عيدی گرفتن همه در طول روزهای عيد انجام می شود. دعای سال تحويل يا مقلب القلوب والابصار
يا مدبر الليل و النهار
يا محول الحول و الاحوال
حوّل حالنا الي احسن الحال
سفره هفت سین سفره هفت سین شامل سبزه، سنجد، سیر، سماق، سرکه، سمنو، سیب که هفت چیز که با حرف سین شروع میشود است.در سفره هفت سین همچنین میوه و گل و شیرینی های سنتی و همچنین ماهی قرمز و سبزی خوردن و قرآن و آینه نیز قرار میدهند. همچنین در لابلای قرآن اسکناسهای نو میگذارند تا بعد از تحویل سال به عنوان عیدی به بچه ها بدهند. دید و باز دید ديد و بازديد رفتن تا پايان روز 12 فروردين ادامه دارد. اما معمولاً در همان صبح نوروز به ديدن اقوام نزديک، مانند پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، پدر و مادر زن يا شوهر، عمه، عمو، خاله، دائی و… می روند. روزهای بعد نوبت اقوام دورتر فرا می رسد و سر فرصت به ديگر اقوام و دوستان سر می زنند و ديدارها تازه می کنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورت هايی که پيش آمده از احوال پرسی يکديگر سر باز زده باشند، اين روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت می شمارند و راه آشتی و دوستی در پيش می گيرند. از آنجا که مدارس در ايام نوروز تا 14 فروردين تعطيل است، فرصت خوبی برای سفر کردن به دست می آيد. پس گروه کثيری از مردم به شهرهای ديگر و نقاط خوش آب و هوا ی کشور که در ايام نوروز از آب و هوای معتدل برخوردار است، سفر می کنند. اما اين سفرها نيز خالی از ديد و بازديد نيست. مردم به ديدار يکديگر می روند و ديگران را به شام و ناهار دعوت می کنند. سفرهای زيارتی نيز که از قديم الايام مرسوم بوده، همچنان رونق دارد. به اين معنی که عده زيادی شب عيد به قم يا مشهد می روند و پس از يکی دو روز به خانه و کاشانه خود باز می گردند. اما آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته بيش از امروز بوده است. تا همين چند دهه پيش در برخی نواحی ايران، نوروزی خوانی مرسوم بوده است. در گيلان و مازندران و آذربايجان، از حدود يک ماه پيش از فرارسيدن نوروز، کسانی در روستاها راه می افتادند و اشعاری در باره نوروز می خواندند. اشعاری که بنا بر تعلقات مذهبی شيعيان با مضامين مذهبی آميخته بود و ترجيع بند آن چنين بود: باد بهاران آمده، گل در گلستان آمده / مژده دهيد بر دوستان، … اين پيک های نوروزی در مقابل نوروزی خوانی از مردم پول يا کالا می گرفتند و سورسات نوروزی خود را جور می کردند. تا همين چند دهه پيش در برخی نواحی ايران نوروزی خوانی مرسوم بوده است. تا چهل پنجاه سال پيش به راه انداختن « مير نوروزی » نيز يکی از آئين های رايج بوده است. داستان مير نوروزی اين است که در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروايی شهر را که به طور معمول در دست حکام است، خلاف آمد عادت به فردی از پائين ترين قشرهای اجتماعی می سپردند و او نيز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب می کرد و فرمان های شداد و غلاظ عليه ثروتمندان و قدرتمندان می داد. آنها نيز در اين پنج روز حکم او را کم و بيش مطاع می دانستند و تنها در موارد پولی به چانه زدن می پرداختند. پس از آن پنج روز نيز مير نوروزی مطابق سنت از مجازات معاف بود و هيچ کس از او بازخواست نمی کرد که چرا در آن مدت پنج روز چنين و چنان کرده است. حافظ در اين بيت به عمر کوتاه آدمی، عمر کوتاه گل و عمر کوتاه سلطنت مير نوروزی اشاره دارد: سخن در پرده می گويم چو گل از غنچه بيرون آی

که بيش از پنج روزی نيست حکم مير نوروزی